i feel Dear Rosaline

318 85 44
                                    

حتی دختربچه هم مات عشوه ی توی رفتار جیمین موند و اشک تمساحش بند اومد.

جونگکوک میخ لب های جیمین دست هاش به دور جینی شل شد که دختر دوباره به سمتش برگشت و دستش رو دور گردن جونگکوک حلقه کرد.

قبل از اینکه جیمین بخواد فکر کنه تا چجوری باید اون کنه رو جدا کنه منیجر لی با تقه ای که به در زد داخل اومد. نگاهش رو دور چرخوند و انگار از مهمان جین خبر داشت چون رو به تهیونگ و جونگکوک کرد

+شما دوتا زود برگردید سرکار. جین مهمون داره نه شما. کارگردان خیلی عصبانیه. تو این گرما همتون پیچوندین.  

بعد قیافه ی هردو رو وارسی کرد و با دیدن جای رژلب های دختربچه روی صورت و گردن جونگکوک نچی کرد.

رو به جیمین کرد

+گریم و میکاپ جونگکوک رو آماده کن.

جیمین هول شد

-آخه من هنوز اجازه ندارم. این کار یه جین نوناست و جه بوم هیونگ باید بهم اجازه بده.

منیجر لی که انگار خودشم از گرما عصبی بود، دستاشو تو هوا تکون داد و جیمین رو ساکت کرد

+یه جین گرمازده شده و جه بوم بالاسرشه. من دارم بهت میگم انجام بده. بالاخره یه چیزایی بلدی که.

جیمین دیگه چیزی نگفت. به هرحال می دونست این یه موقعیت خوبه تا بهشون سطح کارشو نشون بده.

جونگکوک خواست بلند بشه تا جیمین کارشو شروع کنه اما جینی دستاشو از دور گردنش باز نمی کرد.

+کوچولو قول میدم بعد از کارم باهم بریم بیرون و پیتزا بخوریم، الان اجازه میدی اوپا بره کارشو انجام بده؟

جینی سرشو به چپ و راست تکون میداد.

مادر جینی به دخترش تشر زد

+قرار بود دختر حرف گوش کنی باشی جینی.

جینی حرف مادرشم به باسنش دایورت کرد.

جیمین که کلافه شده بود باز دوباره صورتش رو جلو برد تا مثلا دختر رو از نزدیک نگاه کنه و موهاشو توی دماغ جونگکوک فرو کرد

-اگه الان بیای پایین عمو جیمینی بعد کارش تورو آرایش میکنه تا یه عروس زیبا بشی. هرچقدر که بخوای هم برات اکلیل میزنم.

پیشنهاد اکلیل و آرایش باعث شد که دختربچه سست بشه و جونگکوک هم فوری خودش رو خلاص کنه.

I feel blueWhere stories live. Discover now