Hate Me * Hunhan

4.6K 249 24
                                    

میخوان تو کتابخونه ی شخصیم تو تلگرام عضو بشید؟
www.telegram.me/ExoStoryPlanet

بخش س.ک.س رو با چند تا نقطه از بقیه ی داستان جدا کردم. کسایی که دوست ندارن وقتی به نقطه ها رسیدن دیگه نخونن. تا
قبل از نقطه ها هم میتونه یا پایان باشه

صدای باز شدن در اومد و سهون از طبقه ی پایین غرید:" لوووووهان!"

لوهان با شنیدن صداش از جا پرید. سریع دوید پایین:" سهونی بخدا توضیح..."

سهون کیفشو پرت کرد یه طرف و داد زد:" توضیح ات رو واسه خودت نگه دار! من بهت گفته بودم حق نداری با کریس بری نمایشگاه!"

" خب تقصیر خودته... هیچوقت خونه نیستی... مسیر نمایشگاه دور بود و از اونجایی که یه نفر پنچری ماشینم رو نگرفته مجبور شدم." لوهان با قیافه ی حق به جانب دست هاشو جلوی سینه ش گره کرد.

" فکر می کنی مساله فقط رفتنته؟؟؟ اینا چی هستن ؟؟"

و سلفی های مسخره شون رو که کریس گذاشته بود اینستاگرام به لوهان نشون داد.

"از کی تا حالا تو اینستا ی کریس رو چک می کنی؟؟"

" از اون وقتی که اسم منو رو اون عکسی که مثلا دارید هم رو می بوسید تگ کرده! من بهت گفتم اون چشمش دنبال تصاحب توه و تو بازم ... آاا...بی خیال. ما تمومیم."

چشمای لوهان گرد شد:" چی؟؟؟؟ سهونا تو نمیتونی!"

ناگهان با چشم های پر از خشم به سمت لوهان چرخید:" من نمیتونم؟؟ همونطور که تو قرار بود با کریس نگردی اما نتونستی؟ خب چرا راحت اعتراف نمی کنی که ترجیح میدی من کنار برم تا اونو داشته باشی؟؟؟"

چشم هاشو چرخوندم:" سهونا خواهشا مزخرف نگو."

" مزخرف؟ اگه من دقیقا با کسی که تو ازم خواستی سمتش نرم برم بیرون تو چه حسی پیدا می کنی؟ اونم کسی که بیشتر از صدبار بهم گفته باشی چشمش دنبالمه؟"

" سهون...تو صاحب من نیستی! من با هرکسی بخوام می گردم..." اما سهون طوری به سمت لوهان چرخید که لوهان حرفشو خوردم.

با قدم های خشمگین و بلند به سمت لوهان اومد. آهو می خواست عقب بره اما انگار فلج شده بود.

اون بهش رسید و داد زد:" تو. مال. من. هستی. عوضی." و ناگهان لب هاش رو به لبای لوهان چسبوند.

نفس لوهان بُرید. لب های عشقش سرد بود و محکم داشت لب هاشو می مکید.

دست هاش دور کمر لوهان سفت شدن و اونو جلو کشید. لوهان همچنان مثل فلج ها خودشو در اختیار سهون گذاشته بود تا از بدنش استفاده کنه اما سهون ناگهان لب هاشو ازش جدا کرد:" تو هم منو ببوس... ببوسم لعنتی... ببوس تا بهت نشون بدم به کی تعلق داری."

صورتش برعکس لب هاش داغ بود... انگار تب داشت. قبل از اینکه پسر زیر نقش بتونه عکس العملی نشون بده سهون بلندش کرد و اونو به سمت دیوار برد.

Kpop OneShot BoyxBoyWhere stories live. Discover now