این یه داستان واقعیه که برای یه فوتبالیست اتفاق افتاده و من با مقداری شاخ و برگ اونو تبدیل به یه داستان در مورد اکسو، و دقیق تر بگم، دی.او کردم. خب یه سری تغییرات توش به وجود اومده اما بخش اصلی داستان تغییری نداره. روز کایسو مبارک ♥
در ضمن یه فیک فوتبالی-فوتسالی در دست نوشتن دارم که بزودی آپ میشه. هشتگم رو پیگیر باشید: #Lodevole
از دید کیونگسو
همونطور که تو اتاقم نشسته بودم به چمدونم خیره شده بودم به این فکر می کردم که حتما تا الان همه در مورد تصمیمی که گرفته بودم باخبر شدن.
راستش اولش می خواستم صبح قبل از اینکه بقیه از خواب بیدار بشن برم ولی نتونستم بدون خداحافظی اونارو ترک کنم... نمی خواستم منم شبیه کریس یهو غیب شم و فرداش خبر رفتنم از رسانه ها به گوش بچه ها برسه...
درسته الانشم همه چیز دیگه کاملا قطعی بود و خبر به رسانه ها داده شده بود ولی بازم یه خداحافظی ... می تونست دلم رو کمی گرم کنه.
توی همین فکر بودم که در با شدت باز شد و کای عصبانی به همراه بقیه وارد اتاق شدند.
"این چیه ؟" چانیول با عصبانیت روزنامه ای رو به سمتم پر کرد که خبر جدا شدنم از اکسو رو روی صفحه اولش کار کرده بود.
کای داد زد:" این چیه اینجا چاپ شده؟"
نمی دونستم چجوری براشون توضیح بدم که کای جلوتر اومد و با عصبانیت داد زد:" کیونگی با توام میگم این مزخرفات چیه؟"
"مزخرف نیست واقعیته." با صدایی که بزور از ته گلوم میومد گفتم. حتی نمی تونستم سرم رو بالا بیارم.
با حالتی بین عصبانیت و تعجب نگام کرد و گفت:" واقعیت؟ یعنی میخوای بری؟ به همین راحتی؟"
واقعا نمی دونستم چی باد بگم پس ساکت موندم که بک به سمتم اومد و گفت:" میخوای بری و ما آخرین نفرایی هستیم که باخبر میشیم؟؟"
"من نمی دونستم چجوری بهتون بگم." به آرومی گفتم.
سوهو دستش رو روی شونه ام گذاشت:"چجوری نداره!! تو تصمیم گرفتی بری... اما برای چی؟"سوهو ادامه داد:"به خاطر فیلم؟ اما تو الانشم فیلم بازی میکنی."
"این فرق داره."زیر لب گفتم.
"چه فرقی داره. اینم یه فیلم کوفتیه مثل بقیه!!!" کای با عصبانیت فریاد زد.
از دادِ ش یکم از جا پریدم. سوهو سعی کرد کای رو آرومش کنه.
همه بر افروخته و سر در گم بودن. دیدن اونا مخصوصا کای توی اون وضعیت دیوونه ام می کرد اما این تصمیمی بود که گرفته بودم.
من یه پیشنهاد از کیم کی دوک معروف ترین کارگردان کره برای بازی تو فیلمش داشتم. این یه فرصت بزرگ برای من بود اما مشکل بزرگ این جا بود که این پروژه حداقل یه سال طول می کشید و چون من برای یکی از نقشای اصلی انتخاب شده بودم باید تمام مدت همراه گروه می بودم و به همین دلیل نمی تونستم اکسو رو همراهی کنم.
YOU ARE READING
Kpop OneShot BoyxBoy
General Fictionوانشات های کاپل های پسر کیپاپ وانشاتی که از کی پاپ نوشتم. مطالب مثبت 18 دارد.