Cold Blooded

1.4K 66 13
                                    

نوشته شده برای پیج:

BTSIR7_FF

این داستان دارای رابطه ی دو دختر ( کیم آرمی و مین یونجی) خواهد بود. به سری مشکلاتی که دختر ها ممکنه تو جامعه باهاش مواجه باشن اشاره میشه که اگر ناراحت تون میکنه، با در نظر گرفتن این هشدار؛ مطلب رو به انتخاب خودتون ادامه بدید.

. BTS – House Of Army

. Run BTS Ep. 11



از دید کیم آرمی

مغزم دیگه داشت درد می گرفت. یونجی هنوز برنگشته بود. اونم شب اولی که به خونه ی مشترک مون اومده بودیم... امیدوار بودم باز با یکی درگیر نشده باشه، اعصاب درست و حسابی که نداشت.

از دید مامان و بابای من، ما فقط دوتا دوست خوب و حالا هم به شروع ترم اول دانشگاه، دوتا هم اتاقی سختکوش بودیم که میخواستن بدون درگیری با شلوغیِ خوابگاه درس بخونن و یونجی هم چندان به خانواده ش نزدیک نبود.

البته این هم درست بود اما اینکه بخواییم وقتی خسته ایم تو بغل همدیگه به خواب بریم یا بعد از دوش گرفتن مشترک چند دقیقه ای رو به بوسیدن بگذرونیم، دقیقا تو خوابگاه کار ساده ای نبود...

و از اونجایی که یونجی سرکار می رفت و پول خوبی در می آورد پیشنهاد کرد برای دانشگاه، بوسیدن های یواشکی مون پشت اتاقک کمدها رو تموم کنیم و یه خونه ی مشترک بگیریم. خب من از کار پاره وقتم تو کتابخونه نمیتونستم چنین پولی در بیارم که نصف کرایه ی ماهیانه باشه پس تقسیم مسئولیت کردیم و من به جای بخشی که کمتر از یونجی پرداخت می کردم، شدم مسئول رسیدگی به کارهای جانبی مثل آماده کردن غذا و یا تحویل لباس ها به خشکشویی.

البته یونجی مستقل تر از این حرف ها بود و هنوز هم گاهی لباس هاش رو خودش شخصا مرتب می کرد اما اینجوری من حس بهتری داشتم که بتونم یجورایی جبران کنم.

نگاهم به ساعت افتاد. 1:30 شب... فردا روز اول کلاس ها بود و یونجی دیر کرده بود. نفسم رو رها کردم. این چندان دور از تصور هم نبود. روز اولی که دیده بودمش از سر تا پاش داد می زد «دردسر» با علائم هشداری و رنگ زرد و قرمز! اما چه میشه کرد. یه دختر خجالتی مثل من خیلی زود مورد توجه یکی مثل یونجی قرار گرفت.

اعترافمیکنم من هم این توجه رو میخواستم اما هاله ی تاریک دورش و اخم مدام روی صورتششاید نماد همین بود که دوست نداره کسی مزاحمش بشه و کمتر حرف میزد. دختری که دوستنداشت اونیصداش کنن و هیچ پسری جرات نداشت راجع به بدن یا لباس هاش بهش تیکه بندازه.

. Unnie: به زبان کره ای، لغت اشاره ی دختر به دختری بزرگتر از خودش

دقیقا برعکس من. مساله ای اون زمان ازش متنفر بودم این بود که بدن برجسته ای داشتم. چیزی که یونجی بعدها بهم گفت همه دخترا حسرت داشتنش رو دارن، دلیل این شده بود که صبح ها زودتر به مدرسه بیام، یا صاف نایستم که به چشم نیام تا پسرا بابتش دستم نندازن.

Hai finito le parti pubblicate.

⏰ Ultimo aggiornamento: Nov 06, 2020 ⏰

Aggiungi questa storia alla tua Biblioteca per ricevere una notifica quando verrà pubblicata la prossima parte!

Kpop OneShot BoyxBoyDove le storie prendono vita. Scoprilo ora