Teach me * Taoris

4.6K 185 25
                                    

www.telegram.me/exostoryplanet

کتابخونه ی شخصیم


(تائوریس خشن خواسته بودید؟ خخ. من خودم کریسهو شیپ میکنم شدیدا" ولی خواست شما محترمه. موضوعش تائوریس خشن بود ولی بعضی هاتون خواستید چاشنی عاشقانه هم داشته باشه... مینویسم ببینم چی میشه. قولی نمیدم اما خودمم دوست ندارم زیادی خشن بخونید واستون ضرر روحیه ای دراز مدت داره.)

گاهی آرزو می کنم کاش میشد براتون انگلیسی بنویسم چون توضیح بعضی کلمات به فارسی خیلی ضایع میشه ولی خب بهرحال مجبورم توضیح بدم. کسایی که برادران خوناشام رو خونده باشن راجع به روابط سابمیسیو و دومیننت میدونن. ولی برای کسایی که نمیدونن، خلاصه فقط معنی هر کلمه رو میگم.

سابمیسیو: یا بطور خلاصه " ساب " مطیع، توجه داشته باشید سابمیسیو لزوما باتم نیست (باتم کسی که زیره). سابمیسیو یعنی کسی که اطاعت میکنه. طرف ممکنه تاپ باشه (کننده ی کار در اصل خخ) ولی دلش بخواد کسی که داره توسطش به فاک میره بهش دستور بده یا بگه چطوری کارو انجام بده ولی معمولا سابمیسیو ها باتم هستن... و خلاصه انواع مختلف دارن.

دومیننت: یا بطور خلاصه " دام " دستور دهنده، دومیننت ها هم انواع مختلف دارن ولی در کل کسی که باید مراقب سابمیسیو باشه چون بهرحال دستور هایی که دومیننت میده سابمیسیو باید اجرا کنه و دومیننت باید حواسش باشه که ساب آسیب نبینه.

اینجور رابطه ها انواع زیادی داره که شاید یه وقت دیگه ای توضیح بدم اما برای الان دیگه بهتره به وانشات مون برسیم!

از دید تائو

یکم دیر رسیده بودم. با سرعت وارد اتاق شدم و سریع مشغول در آوردن لباس هام شدم. البته بجز لباس زیرم. مدتی بود که برای آموزش دیدن اینکه چطور یه ساب خوب باشم به این موسسه می اومدم... به امید اینکه وقتی یه دومیننت خوب پیدا کردم بتونم درست رفتار کنم و راضی نگهش دارم.

تا قبل از اینکه برای آموزش بیام خیلی از خودم و میلی که داشتم خجالت می کشیدم. علاقه داشتن به همجنس خودم یه چیز بود، اینکه من دوست داشتم توی تخت باهام جور خاصی رفتار بشه چیز دیگه ای بود.

مسلما گِی بودن احترام چندانی رو با خودش به همراه نداشت چه برسه که...

خب کسای زیادی نیستن که حس و میل من رو درک کنن و این برای من ساده نبود ولی از وقتی به این موسسه میام اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم...

و خب کسی که به من درس میده یه معلم بی نظیره...

تا حالا با اینکه جلسه ی سوم آموزشم بود خیلی چیزای خوبی یادگرفته بودم. مثل اینکه همه چیز تو دستور های دام خلاصه میشه. تا وقتی اجازه نداده نباید بهش نگاه کنم. تا وقتی اجازه نداده حق صحبت کردن، ناله کردن و یا ارضا شدن ندارم.

Kpop OneShot BoyxBoyWhere stories live. Discover now