I kissed A boy * HunHan

2.1K 103 13
                                    

I kissed A boy

دود لعنتیِ سیگار داشت خفه ام می کرد. یه قلپ دیگه از آبجو ام فرستادم ته گلوم تا راه تنفسم باز بشه اما باز بخش شدن مزه ش تو دهنم یادم اومد که مزه اون نوشیدنی کشنده تره.

نگاهم رو از رو دختر پسر هایی که گوشه و کنار در حال رقصیدن بودن گرفتم اما با دیدن دو تا پسر که داشتن تقریبا همونجا لباس های همدیگه رو در می آوردن نفسم رو حبس کردم.

من اهل یه شهرک کوچیک بودم و به عنوان شر ترین پسر مدرسه خلاف بزرگم زدن دو – سه پُک سیگار بود اما حالا، اینجا حس می کردم اگه یک ثانیه دیگه هوای تازه بهم نرسه حتما بالا میارم پس سعی کردم راهم رو از بین جمعیت باز کنم.

موسیقی به قدری بلند بود که حتی شک داشتم اگر خودمم به خودم حرفی بزنم کلمه ایش به گوشم برسه. فکر نمی کردم تا رسیدن به طبقه ی پایین دوام بیارم پس سعی کردم تو روشن و خاموش شدن رقص نور بیاد بیارم ورودی بالکن از کدوم طرف بود.

به بدن های عرق کرده و گرم سر راهم می خوردم و توی مغزم به خودم لعنت می فرستادم که گولِ چن خورده بودم و با اون و تائو اومده بودم پارتی. اونم اولین پارتی شروع دانشگاه و درست تو بدنام ترین خونه ی خوابگاهی دانشجو ها.

از تکیه ی یه دختر مست جاخالی دادم و خودم به سمتی که تصور می کردم باید بالکن باشه کشوندم.

قاب در داشت دیده میشد و تاریکی شب از پشت پنجره بهتر از درون خونه دیده میشد. فقط امیدوار بودم اونجا شلوغ نباشه.

در شیشه ای کشویی بود. بازش کردم و قبل از اینکه واقعا بالا بیارم خودم به بیرون و هوای باز رسوندم.

هوای تازه و منجمد، مثل تیکه های یخ راه گلوم رو طی کرد و بدن داغم که چند دقیقه پیش تو محیطی به گرمی کوره بود به لرز انداخت که ناچارا چند بار سرفه کردم تا ریه هام رو به دمای جدید عادت بدم.

حالم داش بهتر می شد؛ یه نفس عمیق دیگه گرفتم و سعی کردم برای اینکه خیلی زود سردم نشه رو صدای آهنگی که از پشت شیشه ها بیرون میزد تمرکز کنم.

I'm in love with the shape of you, we push and pull like a magnet do

Although my heart is falling too، I'm in love with your body

ریتم خوبی داشت اما داشتم نتیجه می گرفتم که پارتی های اینجوری تو حیطه ی مورد علاقه های من نبود. البته اونا بهش لقب دیگه ای داده بودن... چی بود...

آها... Losing the V (virginity) party هرچند هیچکدوممون بی تجربه نبودیم اما خب، از نظر تائو آدم تا تو دانشگاه تجربه نکنه هنوز باکره محسوب میشه. هر چند، بین اون ها، کسی که وانمود کرده بود تجربه داره من بودم.

جایی که من ازش اومده بودم کوچیکتر و سنتی تر از اون بود که دختراش بخوان - و بتونن- تو دبیرستان وارد رابطه بشن؛ هر چند که منم واقعا هیچ کدومشون رو اونقدرا نخواسته بودم.

Kpop OneShot BoyxBoyOnde histórias criam vida. Descubra agora