گاهی آرزو می کنم کاش میشد براتون انگلیسی بنویسم چون توضیح بعضی کلمات به فارسی خیلی ضایع میشه ولی خب بهرحال مجبورم توضیح بدم. کسایی که برادران خوناشام رو خونده باشن راجع به روابط سابمیسیو و دومیننت میدونن. ولی برای کسایی که نمیدونن، خلاصه فقط معنی هر کلمه رو میگم. قبلا یه کتاب برای شناخت BDSM و رابطه های مبتنی با علاقه به درد گذاشته بودم اما نگران بودم موجب بی جنبه بازی بشه برش داشتم.
سابمیسیو: یا بطور خلاصه " ساب " مطیع، توجه داشته باشید سابمیسیو لزوما باتم نیست (باتم کسی که زیره). سابمیسیو یعنی کسی که اطاعت میکنه. طرف ممکنه تاپ باشه (کننده ی کار در اصلJ) ولی دلش بخواد کسی که داره توسطش به فاک میره بهش دستور بده یا بگه چطوری کارو انجام بده ولی معمولا سابمیسیو ها باتم هستن و خلاصه انواع مختلف دارن.
دومیننت: یا بطور خلاصه " دام " دستور دهنده، دومیننت ها هم انواع مختلف دارن ولی در کل کسی که باید مراقب سابمیسیو باشه چون بهرحال دستور هایی که دومیننت میده سابمیسیو باید اجرا کنه و دومیننت باید حواسش باشه که ساب آسیب نبینه.
اینجور رابطه ها انواع زیادی داره که شاید یه وقت دیگه ای توضیح بدم اما برای الان دیگه بهتره به وانشات مون برسیم! متاسفانه طرفدار جنجال نیستم وگرنه این رو دوست داشتم نامگی بنویسم... با یونگی باتم اما خب از اونجایی که جنبه بین فندوم ممکنه کم باشه، نظر تون راجع به کوکجین چیه؟ اینقدر روی کاپل ها متعصب نباشید. گاهی میتونه تجربه ی خوبی باشه.
توجه داشته باشید این فقط یه فیکشنه و پسرها میتونن از کلیشه های شخصیتی و رفتاری که تو همه داستان ها بهشون داده شده خارج بشن، سن و اندازه ی بدنی واقعی شون رو نداشته باشن. پس حساس نشید و برای 22 صفحه فقط داستان بخونید.
برای چنل تلگرام
Worldwide_Jin
نوشته شده
از دید جین
یکم دیر رسیده بودم. با سرعت وارد اتاق شدم و سریع مشغول در آوردن لباس هام شدم. البته بجز لباس زیرم. مدتی بود که برای آموزش دیدن اینکه چطور یه ساب خوب باشم به این موسسه می اومدم. به امید اینکه وقتی یه دومیننت خوب پیدا کردم بتونم درست رفتار کنم و راضی نگهش دارم.
تا قبل از اینکه برای آموزش بیام خیلی از خودم و میلی که داشتم خجالت می کشیدم. علاقه داشتن به همجنس خودم یه چیز بود، اینکه من دوست داشتم توی تخت باهام جور خاصی رفتار بشه چیز دیگه ای بود که حتی روشن فکر ترین افراد هم موقع شنیدنش صورت شون رو جمع می کردن.
مسلما گِی بودن احترام چندانی رو با خودش به همراه نداشت چه برسه که...
خب کسای زیادی نیستن که حس و میل من رو درک کنن و این برای من ساده نبود ولی از وقتی به این موسسه میام اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم و خب کسی که به من درس میده یه معلم بی نظیره...
YOU ARE READING
Kpop OneShot BoyxBoy
General Fictionوانشات های کاپل های پسر کیپاپ وانشاتی که از کی پاپ نوشتم. مطالب مثبت 18 دارد.