3

510 88 34
                                    

P.3

لبخندی زد و سلام کرد جلوی مجری نشست

$خب ما امشب با ریکتا(😐مثلا اسم هنری ریتاست ) خواننده کره ای-سپانیایی هستیم و این اولین باری که ملاقاتش می‌کنیم

زن مو مشکی و تقریبا مسن با لبخند گفت و دوربین از روی خودش به سمت ریتا رفت

دوربین به سمت دختر رفت و ریتا شروع کرد به حرف زدن

!منم خوشحالم که شما رو ملاقات  میکنم و این اولین شوی تلویزویونی هست که دعوت شدم

لبخندی روی لب هاش نقش بست

$ما هم خوشحالی هستیم که اینجایی خب یکم در باره خودت بگو

!من از 1یا 2 سال پیش شروع کردم به حرفه ای کار کردن قبلا کارو میکردم ولی از وقتی اومدم اسپانیا تصمیم گرفتم که کارم رو حرفه ای کنم اوایل فن هام توی یوتیوب بودن که دنبالم میکردن ولی خب بعد از البوم که بیرون دادم معروف تر شدم

$خب از نظرم که البوم قشنگی بود احساسی که توش به کار برده بودی قشنگ بود ولی یه اهنگ که قرار بود منتشر بشه ولی نشد ! میشه درباره اون حرف بزنی؟

!از لطفت ممنونم درباره اون اهنگ خب من عاشق شدم و عشقی نبود که راحت بشه ازش گذشت من این اهنگ رو برای اولین سالگردمون نوشتم ولی خب..نشد..

$عزیزم اروم باش

مینا طاقت نیاورد و شبکه و عوض کرد و بعدش پشیمون شد و برگشت ولی خب شیرشو بدم دوغش بدم کدوم بدم 😐 چیزی نبود که این چند وقت انتظارش رو میکشید

_کیه؟

صدای از در نیومده

_بگو کیه خب بی ناموس

هوسوک اگه تمام دنیا رو هم بهش میدادن حاضر نبود در رو باز کنه!

باز هم صدای نشد

_ای *یرم دهن اون مردم ازاری که میاد در میزنه نمیگه کیه *یرم *ص  هفت جد ابادش

سعی کرد با فوش دادن به اون بدبخت بفهمه کیه اون فرد صداش در بیاد

بازم صدایی نیومد

_خو *ص کش بی ناموس بگو کی هستی

بازم صدایی نیومد هوسوک‌کلافه از جاش بلند شد و طرف رو فوش کش کرد که در زده جواب نمیده در

در رو باز کرد و‌سوکجین بهش حمله کرد

"بی پدر مادر فوش به جد اباد من میدادی

هوسوک (حتی خواننده ها )انتظار هرکسی حتی یونگی رو داشت اما دوستاشو نه
خب حداقل سوکجین چند روز باهاش قهر بود
دلیلش این بود که توی مصاحبه اینترنتی که ریتا داشت اسم هوسوک کامل گفته شد ولی سوکجین فقط یه جین شی نصیبش شده بود
با این حال نمیتونست زیادی از هیچ کدومشون بمونه و خودش خودش رو به همراه بقیه خونه هوسوک دعوت کرده بود

4:55(S2)Where stories live. Discover now