اسپرایت ؟ نعناع؟

1.6K 233 86
                                    

مهتاب حسابی جاده روبروشون رو زیبا و دیدنی کرده بود اما الان شاید مسائل متمایز تری از نور مهتاب برای تامل کردن داشتن 

جی هوپ دنده ای به ماشین داد و نگاه مرددش رو به یونگی که عصبی روی کف پوش ماشین ضرب گرفته بود داد 

جی هوپ _ ت..تو حالت خوبه ؟ 

یونگی نگاهی بهش انداخت 

یونگی_ تو چرا اینقدر خودمونی برخورد می کنی ؟ همه از من می ترسن راننده کوچولو 

پسر برنزه شونه ای بالا انداخت 

جی هوپ _ به نوعی در زمان صرفه جویی می کنم ... می دونی واقعا خسته کنندست که مدت زیادی رو صبر کنی تا بتونی به کسی فقط سلام بدی 

یونگی_ کجا می ریم ؟ 

جی هوپ _ فک کنم بهم پونصد دلار دادی که برات یه اتاق خوب تو یه هتل خوب بگیرم 

یونگی_ گرفتی؟

جی هوپ خنده ای کرد

جی هوپ _ هی !! چطور اتاق می گرفتم وقتی تمام تایم پیش هم تیمی هام بودم تا جون جنابعالی رو نجات بدیم 

یونگی پوفی کشید و روی صندلی ولو شد 

یونگی_ وایبشو بردی .... ولی حوصلشم ندارم برم هتل 

جی هوپ _ به هر حال امشب شانست زده و من گیرت اومدم خودت می دونی که می خوای چی کار کنی 

یونگی همونطور که دست  به سینه می شد لب زد 

یونگی_ گشنمه 

جی هوپ_ یااا یااا یااا حالا مسئول شکمتم شدم ؟ 

یونگی بی اون که لای چشماشو باز کنه تقریبا نغ زد 

یونگی_ پا و کمرمم درد می کنن 

جی هوپ خوشحالانه جواب داد 

جی هوپ _ پس پلن امشب تعطیله 

یونگی به سمتش برگشت و به چشماش خیره شد 

جی هوپ _ چ..چته ؟ 

یونگی- من گفتم امشب تعطیله ؟ 

جی هوپ آخرین تیر امیدش هم پرت کرد 

جی هوپ_ ولی تو گفتی که هم گشنته و هم کمرت درد می کنه 

پیچ آخر رو پیچید و وارد جاده شهری شد 

یونگی_ اول می ریم غذا می خوریم به هر حال که اگرم نتونم امشب باهات بخوابم می تونم ازت یه بلو جاب بگیرم 

جی هوپ معترضانه به سمتش گردن چرخوند 

جی هوپ _ یاایااایااا مگه من گفتم قبوله که همینجوری تصمیم میگیری؟ 

یونگی با دست چپش محکم فک پسر کنارش رو گرفت و موشکافانه به صورتش خیره شد 

به آرومی با شصتش لب زیرین پسر رو نوازش کرد 

CrimeWhere stories live. Discover now