با این که تهیونگ قول داده بود به زودی به مسافرت می رن اما چنین اتفاقی نیوفتاد
بعد از انفجار عمارت بقدری دادگاه های طولانی برگذار شد که پسر بزرگ تر تا مرز جنون عصبی پیش رفته بود و همچنان جونگکوک آروم نگهش می داشت
انفجار عمارت یک لکه ننگ دیگه برای ارتش شده بود چرا که مسئولیت امنیت عمارت توی مهمونی به عهده بخش خصوصی ارتش بود و با این انفجار و فروپاشی و البته مرگ مین که توی پرونده در اثر انفجار بیان شده بوددولت سعی می کرد دادگاه های بیشتری تشکیل بده تا به هرنحوی که شده ارتشو از این لکه ننگ خلاص کنه
و در نهایت در تاریخ بیستم جون آخرین دادگاه برگذار شد و تهیونگ فقط درصورتی به مخطومه شدن پرونده رضایت داد که وزیر جنگ از منصبش کناره گیری کنه
بخاطر انفجار و اتفاقات ناگوارش هفته ها اسم تهیونگ به عنوان مدیرعامل اصلی و شرکت های زیرگروهش ترند های اول توییتر و متور های جستجو شده بودن
تمام دوماه اخیر صحفه اول روزنامه ، سایت های خبری و مجلات به کیم تهیونگ و یونگی اختصاص پیدا کرده بود
سهام سامسونگ بیست درصد افزایش و سهام گوگل پذیرای ده درصد افزایش سود بود
و همه چیز وقتی عجیب تر شد که کیم تهیونگ بزرگ کار عجیبی رو انجام داد
در یک کنفرانس خبری از محصول جدیدش که لنز های هوشمند بود صحبت کرد و توضیح داد که این مدل جدید یکی از خاص ترین کار های سامسونگههمچنین اضافه کرد که خودش هم قصد داره برای اولین بار به اصرار کارمند هاش گوش بده و اجازه بده مستند کاملی از کمپانی ساخته بشه
و بلاخره توی دوازدهم جولای از نسل جدید تکنولوژی رو نمایی کرد
لنز های هوشمند با قابلیت های بیشمار و کارآمد
تمام پنجاه نسخه لنز های سفارشی که متعلق به دولت بود رو خودش برنامه نویسی کرد تا درصورت لزوم بتونه از طریق کدرشته های مخصوص خودش بهشون دسترسی داشته باشهاوه البته که تهیونگ یک مشتری مدار خوب بود و قرار نبود از این کارش چیزی به کسی بگهجونگکوک سه روز بعد از انفجار سراغ دوست قدیمیش رفته بود و جیمین بلاخره بعد از یک هفته قهر کردن به آشتی رضایت داده بودمیساکی دوباره به روتین ساده زندگی برگشته بود و اجازه داشت به مدرسه بره و البته که کیم بزرگ برای بند آوردن اشک های مرواریدی دخترکش اجازه داده بود یونتان باهاشون زندکی کنه و سگ دختر کوچولوش باشه
جلسه اتحادیه که در بیست و پنجم ماه می برگذار شده بود به خوبی پیش رفته بود و تهیونگ یک مهره اصلی در اتحادیه شده بود
و حالا که در ماه آگوست به سر می بردن جونگکوک هنوز اعتراضی به تهیونگ نکرده بود
تمام این چهار ماه شاهد بی وقفه کار کردن مردش بود و خودش رو مسئول تر از هر کس دیگه ای برای مراقبت ازش می دید
YOU ARE READING
Crime
Fanfictionگاهی خالق و مخلوق داستانی متفاوت خواهند داشت جنایت می تواند یک قداست باشد حقیقت یک مفهوم تحریف شده بیش نبود به مانند مذاهب و خالق مخلوقش را ستایش کرد
