کپ در ون و میبنده و اولیور توی سکوت حرکت میکنه.
همه برخلاف مسیر رفت حالا ساکتن و متمرکز.کپ پشت در شیشه ای عقب ون به حالت اماده باش نشسته و مسیرو از پشت سر کنترل میکنه وهرچند که نقشه ی مرکزی و مسیر امن براشون فرستاده میشه اما ماشینا رو زیر نظر داره.
کلینت و پیترو هم از دریچه های کوچیک شیشه ای روی دیواره های ون چپ و راستو زیر نظر دارن.
و البته ثور که از صندلی جلو مسئولیت چک کردن مسیر رو به روشونه.
یک سال از اخرین درگیری که داشتن میگذره.توی اون درگیری رانندشون قطع نخاع میشه که باعث بازنشستگیش میشه.توی شغل اونا راننده از همه بیشتر درخطره چون وقتی درگیری پیش میاد تمرکز همه روی حفاظت از محمولس و تنها کسی که اجازه خارج شدن از ماشینو نداره رانندس تا اگه گروه از پا در اومد راننده با ماشین محموله رو نجات بده.
اخرین بار گروه توی تله ی دزدا افتاد و راننده مجبور شد گروهو جا بزاره تا به خونه ی امن بره اما انگار نقشه ی دزدا همین بود و چند کیلومتر بعد با کامیون ماشینو سرنگون میکنن و راننده اسیب میبینه.اما در نهایت گروه پشتیبانی میاد نجاتش میده.
گروه بالاخره بعد از یک ساعت رانندگی به مقصد که اسلکه س میرسن.ماشینو نگه میدارن و دوباره همون ارایشو به خودشون میگیرن. دو نفر میانو محموله رو از ماشین بیرون میبرن و بقیه حواشونو دارن و کاورشون میکنن.محموله که وارد کشتی باری میشه.مثل همیشه ده دقیقه ای علاف میشن تا سلامت محموله تست بشه و بعد مسئول اونجا میاد و کپ ازش میخواد توی ایپدش امضا کنه و یه سری کد رو به نشانه ی سالم تحویل داده شدن بار، وارد کنه.
و بالاخره سوار میشن و اسلحه هاشونو کنار میزارن و کپ میگه
+مارو ببر خونه تاد...
کلینت هم سریع میگه
×امشب نوشیدنی به حساب من...
پیترو مشتشو به نشانه تایید به مشت کلینت میزنه.ثور هم با خنده میگه
_امشب کارول خونه مامانشه!الان بگم که من میخوام خودمو خفه کنم جیبتو اماده کن...
کپ ابرویی بالا میندازه و با تک خنده ای میگه
+فقط مثل اونشب اونقدر نخوری که رقص ستون بری واسمون مرد...
و همه به جز ثور و اولی میخندن. ثور اهنگ legendary رو پلی میکنه و سر تکون میده...