فالو کنین دیگه🥲🥹
ووت
نظر*******************
قسمت: سی و نهم
*فلش بک*
*چندین ماه بعد از تصادف چان و مینگیو*
+قربان...همون طور که خواسته بودین چند وقتی ارباب جیسونگ رو تعقیب میکردیم و...چیزی که پیدا کردیم باور نکردنیه...
مرد درشت هیکل نیشخند با اعتماد به نفسی زد و با حرکت سرِ بنگ مینفوی کنجکاو قدمهای بلندی سمتش برداشت و عکسهای توی دستش رو سمت پیرمرد گرفت.
بنگ بلافاصله بعد از برخورد نگاهش با عکسها شوکه از جاش پرید و یک قدم به عقب یکه خورد.
_م...مین...
نگاه شوکه و ناباورش رو روی مرد برگردوند و با قدمهای بلندی سمتش رفت.
_کجاست...کجاست...مینگیو کجاست...زود باش بگو...
+بهتون میگم کجاست اما...
نگاه بنگ خیره به لبهای مرد موند.
+اما ایشون ارباب مین نیستن...ایشون یه شخص دیگهان...و نکتهی جالب قضیه اینه که ایشون هم تو تصادف ارباب بودن...تو یه ماشین دیگه...ارباب هان هم حتما از همون جا بود که باهاشون ملاقات داشتن...
_م...من...برام مهم نیست...هیچی مهم نیست...برام بیارینش...جیسونگو بیارین...باید...باید مینگیوم رو پس بگیرم...باید...
پیرمرد شوکه گفت و به عقب یکه خورد و دوباره نگاهش رو به عکسها داد.
جیسونگ چطور تونسته بود بهش چیزی نگه؟!
*******************
با زورِ افراد بنگ مینفو دوباره بعد از مدتها به این عمارت نفرین شده برگشته بود و تمام تنش بخاطر مرور خاطرات وحشتناک گذشته به رعشه افتاده بود.
از طرفی هم اینکه نمیدونست چرا اینجاست باعث میشد ترسش چندین برابر بشه.
نگران این بود که پیرمرد بخاطر رابطهاش با مینهو به اینجا آورده باشدش یا اینکه...
اصلا دوست نداشت حتی به احتمال دوم فکر کنه چون خون رو تو بدنش میسوزوند.
راضی بود که پیرمرد ازش بخواد از مینهو جدا بشه ولی احتمال دوم اتفاق نیوفته.
مرد درشت هیکلی که تمام مدت بازوش رو بین انگشتهای بلندش زندانی کرده بود سمت اتاق منفور پیر مرد میکشیدش و جیسونگ هنوز هم مقاومت میکرد.
انگار چندین ماه ندیدن مینفو ترسش رو بیشتر کرده بود.
با باز شدن در و بشدت پرت شدنش به جلو با حرص برگشت و به مردی که بعد از نیشخندی از اتاق زد بیرون چشم غرهای رفت و با صدای پیرمرد سمتش برگشت.
ВЫ ЧИТАЕТЕ
Wake up and save me [کامل شده]
Фанфик"بیدارشو و نجاتم بده" نویسنده: boom ژانر: رومنس، درام، اسمات، انگست، جنایی، رازآلود، هپی اندینگ،... کاپل ها: چانلیکس(اصلی)، چانگلیکس، چانگجین، مینسونگ، سونگلیکس،... 🔥 خلاصه 🔥 تلاقی دو زندگی متفاوت... از دست دادن عزیزان... تنهایی... جدایی از عشق او...