"بیدارشو و نجاتم بده"
نویسنده: boom
ژانر: رومنس، درام، اسمات، انگست، جنایی، رازآلود، هپی اندینگ،...
کاپل ها: چانلیکس(اصلی)، چانگلیکس، چانگجین، مینسونگ، سونگلیکس، چانسونگ،...
پ.ن: تمام موضوعاتِ تخیلیِ توی داستان برگرفته از ذهن تخیلی خودمه و اعتقادات خودم راجب همزادهاست، هیچ دلیل علمی هم پشتش نیست و کاملا ساخته ذهنه.
**************************
-فلیکس؟
-فلیکس؟
-لی فلیکس...
-من اینجام...
-اینجام...
-به این طرف نگاه کن...
-فلیکس اون تنهاس...
-فلیکس؟
-میای کمکم؟
-بیا...
-اینجا تاریکه...
- میترسه...
-فلیکس بیا...
-خواهش میکنم...
فلیکس هر بار با خطاب شدنش توسطِ اون صدا، سرش رو میچرخوند تا شاید بتونه کسی رو که مخاطب قرارش میداد ببینه یا نشونه ای ازش پیدا کنه؛ ولی تنها چیزی که میدید سیاهی بود!!!
سیاهی مطلق!!
تنها بود...
سردش بود...
خودش رو بغل کرد و ترسیده، چشم های از ترس و سرما خیس شده اش رو به اطراف چرخوند، ولی تا چشم کار میکرد سیاهی بود...
همه جا سیاه بود...
تاریکیِ مطلق...
+اینجا کجاست؟
با صدایِ آروم و لرزونی گفت و منتظر موند، اما تنها چیزی که میشنید سکوت بود.
-فلیکس...فلیکس فلیکس فلیکس فلیکس...
صدایی که میگفت و بعدش فقط بازتابی ازش باقی
میموند.
ترسیده بود، خیلی ترسیده بود...
خودش رو محکم تر بغل کرد و با ترس به پشتش نگاه کرد، حس کرد که کسی سرشونه اش رو لمس کرده!
+اینجا کجاست؟
دوباره بی حواس پرسید و خودش رو جمع کرد.
-فلیکس؟ کمکم میکنی؟
+تو کی هستی؟ چیکار کنم برات؟
-فلیکس...فقط دستم رو بگیر، بقیه اش با من، فقط باهام بیا...
+ تو...تو کجایی؟ نمی بینمت!!...اینجا تاریکه...ترسناکه...تو کی هستی؟...کجا ایستادی؟ چیکار باید برات بکنم؟
ČTEŠ
Wake up and save me [کامل شده]
Fanfikce"بیدارشو و نجاتم بده" نویسنده: boom ژانر: رومنس، درام، اسمات، انگست، جنایی، رازآلود، هپی اندینگ،... کاپل ها: چانلیکس(اصلی)، چانگلیکس، چانگجین، مینسونگ، سونگلیکس،... 🔥 خلاصه 🔥 تلاقی دو زندگی متفاوت... از دست دادن عزیزان... تنهایی... جدایی از عشق او...