Part:16

186 61 26
                                    




:خیلی هیجان انگیز نیست؟
میدونی که سولی خودش از هممون احمق تر و پایه تره و مطمئنم با وجود گرفته شدن تولدش اون هم توی باشگاه خیلی خوشحال میشه !

سولی از جمله کسایی بود که حسودی بکهیون که عملا آدم حسودی نبود رو برانگیخته بود.
اینکه سولی میتونست بشدت برونگرا باشه و کلی باعث خنده ی بقیه و البته چانیول بشه،باعث میشد بک بخواد حداقل یه کوچولو شبیه اون بمب انرژی باشه.

سولی هم بخاطر مسائلی که بکهیون نمیدونست،وقتی که به این پایه تحصیلی رسیده بودن از دوستِ صمیمی خودش جدا شده بود و درسته که روز های اول جداییشون بشدت حال و اوضاع داغونی داشت،اما بنظر بازیگرای توی زندگی یک به طرز عجیبی زیاد بودن.
البته سولی زیاد بازیگر خوبی نبود؛
چشم ها نمیتونن دروغگوی خوبی باشن..

+:داری میگی این ایده ی فضایی رو چانیول داده ؟
من فکر میکردم قراره اون میمون عجیب غریب رو بیرون از مدرسه بهش بدیم..

:اگه بگم آره شوهرت داده قبولش میکنی؟

+:اولا اون شوهرم نیست (•مگه یه مرد میتونه شوهر یه مرد دیگه باشه؟•)
دوماً به نظر من کارهایی که چانیول انجام میده درستن، پس قبوله !
باید چیکار کنم؟

:وااو..
خب فقط نیازه که خودت رو بزنی به اون راه و حواس سولی رو توی باشگاه پرت کنی
روت حساب میکنم بک !

دوست جدید و صمیمی سولی که بشدت مهربون و کیوت بود،عاجزانه ازش درخواست کرد و با اینکه بک واقعا نمیدونست چرا اون باید کسی باشه که حواس سولی رو پرت میکنه،فقط سرش رو با قاطعیت تکون داد و متوجه بوس هوایی دوست سولی،کیم مِری شد.

مِری پوست سفید و موهای بوری داشت و حالت کک و مک روی پوست صورتش اون رو حتی زیباتر از قبل جلوه میداد.
این دختر از جمله کسایی بود که بک حقیقتا صمیمانه از ته قلبش دوستش داشت و البته از جمله کسایی بود که اول سال بکهیون رو مسخره نکرده بود و حتی چند باری با مهربونی از تنهایی درش آورده بود.
بک مطمئن بود همه جوره مِری رو خیلی دوست داره.

با رفتن مِری،چشم هاش رو به طرف در باشگاه کشوند و سلانه سلانه واردش شد.
بکهیون واقعا توی پرت کردن حواس کسی مهارت نداشت.
بکهیون حتی نمیتونست حواس خودش رو از فکر های غم انگیز توی سرش پرت کنه اونوقت چجوری قرار بود سر کسی مثل سولی رو گرم کنه؟

بکهیون اونقدر به خودش اطمینان نداشت و احساس میکرد سولی فقط کافیه که بگه سلام تا بک بهش بگه : هی ما می‌خواهیم سوپرایزت کنیم و عروسک حیوون مورد علاقت یعنی میمون رو بهت بدیم !
البته که گاز گرفتن لبش برای جلوگیری کردن از هرگونه اسپویلی گواه بر تلاشش برای رو نکردن چیزی بود ،اما حالت استرسی که داشت خود به خود باعث جلب نظر سولی شد.

Your EYES🌧️🌑Where stories live. Discover now