part 56

569 146 222
                                    

اگه قرار بود از کل روزهای زندگیم، یکی از بهترین‌هاش رو اسم ببرم قطعا روزی بود که نزدیک‌های غروب صدای فریاد هابین رو شنیدم.
صدایی که از سر ذوق بلند شده بود.
روزی که جونگسو بالاخره چشم باز کرد و بهوش اومد.
هول بودم و دقیق بخاطر نمیارم که چه کارهایی کردم و نکردم که ساعتی بعد دکتر رو بالای سرش دیدم. دکتری که با خیال راحت نفسی کشید و امیدوارمون کرد.
ذوق چشم‌های جونگکوک به قدری زیاد بود که بعد از مدت‌ها از ته دل خندیدم و خدایی رو که اخیرا از یاد برده بودم رو شکر کردم.
اشک‌های شوق ما بلافاصله راهش رو روی صورتمون باز کرده بودن.
از مادر جونگکوک گرفته تا حتی چا اونوو همه‌‌ی افراد نزدیک برای دیدن جونگسو اومده بودن.
طولی نکشید که دوباره من موندم و جونگکوک و دو دختری که حالا روز به روز رو به بهبودی بودن.
هابینی که بعد از دیدن به هوش اومدن خواهرش به حرف اومده و جونگسو به وضعیت پایداری رسیده و اون مرحله‌ی سخت رو پشت سر گذاشته بود.
شاید همون روز بود که قسمت اعظم ابر تیره‌ی آسمونمون کنار رفت و راهی رو برای تابش خورشید باز کرد.
اینبار حواسمون بیشتر از سابق بهش بود اما حساسیت زیادی لازم نبود.
چیزی نگذشت که دیگه پزشک محدودیت روی تخت بودنش رو برداشت و اون با قدم برداشتنش بعد از حدود شاید یک ماه به زندگی عادیش برگشت.
وقتی راه میرفت و کارهای طبیعی خودش رو با کمک جونگکوک انجام میداد، هر جفتمون با ذوق نگاهش میکردیم و قدردان نعمت برگشتش بودیم.
البته که این وسط حواسم رو از هابین کم نکرده بودم و تماما سعی خودم رو میکردم تا با هردوی اونها یکسان رفتار کنم. به هرحال شرایط سختی داشتن و بحران بدی رو پشت سر گذاشته بودن.
دیگه خبری از گریه کردن و هق‌هق‌ها نبود. نه که هه‌سان رو فراموش کرده باشیم؛ نه! درواقع بخاطر طبیعت زندگی چاره‌ای جز کمرنگ کردن این قضیه نداشتیم. به دنبال از دست دادن عزیزی، چند راه پیش فرضی وجود داره که آدم‌ها بی‌اختیار یکیش رو انتخاب میکنن. اولین راه که بدترین و البته ساده‌ترین راه هست، مُردن به همراه یک مُرده دیگه هست. همونطور که گفتم این راه بدترینه. پس اصلا حتی نباید بهش فکر کرد و یا ذهن به سمتش پرسه بزنه.
دومین راه که بی‌منطق‌ترین راه، شاید هم بی‌عقلانه‌ترین راه ممکنه؛ سوگواری دائمه! یعنی چیزی شبیه به راه اول اما با این تفاوت که اینبار روحت همراه با مُرده میمیره اما جسمت زنده هست و بین انسان‌های روی زمین همواره دنبال نشونه‌ای از شخص خاصش میگیرده و علنا شانس زندگی بدون اون رو از خودش میگیره. از دید روانشناسی این دسته آدم‌ها بیشتر خودشون رو مقصر دونسته و خودشون رو دلیل مرگ عزیزشون میدونن. به معنی ساده با رفتن اون فرد این‌ها هم به دنبالش افسرده شده و زندگی رو برای خودشون حروم میشمرن.
راه سوم که جزو معقول‌ترین راه‌هاست؛ رها کردنه! شاید این راه در دید اول شبیه به یکی دیگه از راه‌ها که فراموشیه، باشه ولی نه اینطور نیست. این راه در واقع بهت نشون میده که این مرگ جزو چالش‌های زندگی بوده و تو چاره‌ای جز ادامه دادن نداری!
اگه بخوای سوگواری کنی و همیشه با یادآوریش اشک بریزی و روزی ساعت‌ها بخاطرش افسوس بخوری، اون موقع فرصت زندگی‌ای که یکبار بهت داده شده رو از خودت میگیری.
به نظرم این راه خیلی شبیه به این حرف میمونه که انسان‌های زندگیت هرکدوم مثل بازیگری هستن که به کارگردانی تو، توی فیلمت نقش بازی میکنن. همه‌ی اینها به نوبه‌ی خودشون زمان بازیشون تموم میشه و باید صحنه رو ترک بکنن و توی این موقعیت تو باید با لبخند بدرقه‌اشون بکنی! شاید نویسنده‌ی این فیلم خودتی شاید سرنوشت‌. ولی هرچه که هست باید به نبودن آدم‌ها تحت هرشرایطی عادت کنی. اون‌ها مثل مسافران قطار میمونن. بهتره اسم این قطار رو قطار زندگی بذاریم. قطاری که توی هر ایستگاه مسافرانی رو پیاده میکنه. تصورش رو بکن اگه قطار هر ایستگاه افرادی رو پیاده نکنه، اون وقت جایی برای مسافران جدید نخواهد بود و این درواقع هدف پوچی رو به نمایش میذاره. آدم‌ها میرن و در نهایت نامردی جای سابق اون‌ها با افراد جدید پر میشه. اگه تو ناراحت باشی که چرا مسافر جدید، جای دوستت که ایستگاه قبلی پیاده شده بود نشسته؛ اون موقعست که مسافر جدید با بدخلقی کنارت میزنه و اهمیتی به این کارت نمیده. چون تو تنها مسئول جا و مکان خودتی نه فرد دیگه‌ای. فوقش میتونی با هم کابینه‌ای‌های خودت وقت بگذرونی و به نبود آدم‌های گذشته زیاد توجه نکنی. البته این وسط بهتره بگم نباید وابسته‌ی همون افراد هم‌کابینه‌ایت بشی. چون اون‌ها هم هر لحظه امکان ترک کردنت رو دارن‌.
پس فقط باید یادش رو توی خاطرمون محفوظ نگه داریم و به زندگی‌ای که هیچ اهمیتی به اشک‌ها و ناله‌هامون نمیده، ادامه بدیم.
راه‌های دیگه‌ای هم وجود داره که زیاد ازشون استقبال نمیشه اما این‌ها معروفترین‌ها بودن.

MY TRUST | KOOKMIN Where stories live. Discover now