یکی از اسلحهها رو از کمرش بیرون آورد و توی دست گرفت.
- داری چیکار میکنی چانیول؟چانیول صداشو بالا برد"
- نمیبینی؟! میخوام ازت محافظت کنم!
از بیرون صدای شلیک گلوله، جیغ و فریاد بیگناهان و گناهکاران شنیده میشد!
حتی صدای خرد شدن شیشههای مغازهای هم به گوش رسید!
هر ثانیه سایههایی از پشت کرکرههای کافیشاپ با عجله رد میشد.
همه داشتند جونشونو نجات میدادند!بکهیون با کلافگی سر تکون داد.
- برای چی محافظت کنی؟
چانیول اخم کرد و سرشو روی صورت بکهیون خم کرد.
- برای اینکه دوستت دا...
بکهیون سریع دستاشو تکون داد و حرفشو قطع کرد.
- تمومش کن! تو عاشق من نیستی! تو فقط یه سری هیجانات زودگذر نسبت به من داری!چینی به پیشونی چان افتاد.
- منظورت چیه؟!بکهیون سرشو بالا گرفت و عمیق به چشماش نگاه کرد.
- آدمای اشراف زادهای مثل تو هیچوقت نمیتونند عاشق یه مرد بشند!
اونا در آخر با یه زن ازدواج میکنند و نسلشونو ادامه میدن!چانیول با سرخوردگی سر تکون داد.
- نه اینطور نیست!
من واقعا دوستت دارم بکهیون!
این یه حس زودگذر نیست!خواست دستشو بگیره که بکهیون دستشو دزدید، قدمی عقب رفت و سری تکون داد.
- باشه باشه! برای امشب کافیه! حرفای زیادی زدی!
دیگه باید برم!چانیول دندوناشو بهم چسبوند و مچ بکهیون رو گرفت و به خودش نزدیک کرد.
- نه تو نمیتونی بری!بکهیون با شدت دستشو پس زد و داد زد"
- تمومش کن!
قفسهی سینهی هردو مالامال تکون میخورد؛ از دست هم عصبانی بودند!- به عاقبت کارت فکر نمیکنی چانیول!
چانیول نفسی کشید.
- هرچی باشه میپذیرمش!
بکهیون کمی فکر کرد، لبی تر کرد و با لحن متفاوتی گفت"
- بعد از فردا...احساساتت تموم میشه!
چانیول دوباره اخم کرد.
- منظورت دقیقاً چه گوهیه؟!بکهیون بهش نزدیک شد و دستاشو دور گردنش حلقه کرد تا بتونه صورتشو خم کنه و به لباش برسه...
لبای چانیول رو به بازی گرفت!
دست و پای چانیول سست شد و با آغوش باز بوسه رو پذیرفت.
دستاش دور کمر بکهیون حلقه شد.
اول لب پایین و بعد لب بالاشو به ترتیب میون لباش گرفت.
با ولع همو میبوسیدن و سر و صدای ناخوشایند جنگ هم پس زمینهی این شکوفایی بود!
YOU ARE READING
𝐎𝐧𝐞 𝐰𝐚𝐲 𝐭𝐢𝐜𝐤𝐞𝐭
Fanfiction" بلیط یک طرفه " زمانی که امپراطوریِ کره مستعمرهی ژاپن بود، سربازان ژاپنی با بی رحمی شهروندان کره ای رو به بیگاری میگرفتند و زنان رو تبدیل به بردههای جنسی میکردند. کشور دیگه وطن سابق نبود اما چی میشه اگه بیون بکهیون، رهبر گروه کد 910 گروهی از جوون...