" بلیط یک طرفه "
زمانی که امپراطوریِ کره مستعمره‌ی ژاپن بود، سربازان ژاپنی با بی رحمی
شهروندان کره ای رو به بیگاری میگرفتند و زنان رو تبدیل به برده‌های جنسی میکردند.
کشور دیگه وطن سابق نبود اما چی میشه اگه بیون بکهیون، رهبر گروه کد 910 گروهی از جوون...
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
در باز شد و تهیونگ با دیدن یول خشکش زد! چانیول دست بکهیون رو رها کرد. سریع در رو بست تا کسی اونارو نبینه و شروع به چرخیدن دور خودش کرد!
بک نگاهی به ته انداخت و سری به معنای تاسف براش تکون داد. تهیونگ دستی لای موهاش کشید. حتی فکرشم نمیکرد گیر بیافته!
چانیول از حرکت ایستاد و از دست خودش عصبانی بنظر میرسید. - چطور نفهمیدم؟ چطور گول خوردم؟ به یاد شبی افتاد که دخترا رو نجات داده بود. احساس حماقت بهش دست داده بود...
صدای شیپوری بلند شد که توجه‌ی همه رو به خودش جلب کرد. تهیونگ سرشو بالا و پایین کرد و به سمت صندوق رفت!
چانیول عصبی شد و راهشو سد کرد. - هی هی داری چیکار میکنی؟! بکهیون به سمت چانیول رفت، توی یه حرکت دستشو پیچوند و صورت چان رو به دیوار چسبوند!
چانیول از اینکه نمیتونست خودشو خلاص کنه، عصبی تر شد. - ولم کن بکهیون! شماها دیوونه شدین! میخواین چه غلطی کنین؟
هرازگاهی تکون میخورد اما نمیتونست خودشو ازاد کنه! تهیونگ صندوق رو از در پشتی بیرون برد.
بکهیون به یکباره عقب کشید و چان به سمتش برگشت. دوباره اسلحه اشو به سمتش نشونه گرفته بود. - قانون گروه کد 910، هر کسی چهره اتو ببینه باید بمیره!
چانیول پوزخندی زد که زخم گوشه‌ی لبش درد گرفت. آب دهنشو قورت داد و سرشو بالا آورد. - پس چرا منو نمیکشی؟!
و منتظر مرگ به دستهای بکهیون ایستاده بود... * صندوق رو لبه‌ی کشتی گذاشت. درشو باز کرد. تمام عتیقه‌های گرون قیمتِ چوسانی درونش بود که همش به تاراج رفته بود! تهیونگ با دقت به همه چیز نگاه میکرد. با اون صندوق میتونست تا ابد یه زندگی شاد داشته باشه!
صدای پایی شنید و چانیول سراسیمه خودشو بهش رسوند. - دست نگه دار! تهیونگ!
ته اخم کرد. بکهیون پشت سرشون قرار گرفت. از اینکه نتونسته بود چانیول رو بکشه، احساس ضعف میکرد...
چانیول اب دهنشو قورت داد و عصبانی نگاهی بینشون رد و بدل کرد. دستپاچه و عصبی گفت: - شما دو تا دارید چیکار میکنید؟ میخواید همه‌ی اون جواهرات رو بندازید توی آب ؟ صد تا نظامی توی این کشتیِ لعنتی وجود داره! میفهمن کار شماست!
