قفسهی سینهی مین تاک بالا و پایین میشد و چشماش بخاطر خیره شده به نوک تپانچه جمع شده بود.
هیونجین وقتی ترس رو توی چشمهای اون دید، تیر هوایی در کرد و فریاد زد:
- کس دیگه ای هم هست با تصمیمات من مخالف باشه؟این مربی تونسته بود توی روز اول حرف شنوی رو یاد سربازان جدیدش بده!
شاید بخاطر بالا دستیها گاهی مجبور بود در ظاهر یه تفاوتی بین افراد با موقعیت های مختلف نشون بده اما توی مقعر اون همه یکسان بودند!بیون طبق شمارهای که به دستش داده بودند، وارد خوابگاه شد.
با یه نگاه تونست شمارههای طبقهی همکف رو بیخیال بشه و به طبقهی دوم بره.
- شماره ات چنده؟
این رو تهیونگ که همزمان با بکهیون از پله ها بالا میرفت و یه چشمش به کاغذ توی دستش بود، پرسید.
بیون نیمنگاهی بهش انداخت.
- فکر کنم 112. تو چی؟چانیول از پشت سر، فرصت جواب دادن رو از ته گرفت.
- منم 112!
موقع گفتن این دو کلمه ذوق پنهونی توی صداش داشت.
بکهیون لحظه ای ایستاد و بعد لبخندی زد و با حالت سوالی گفت:
- پس باید به هم اتاقی جدیدم سلام کنم؟
جونگکوک چشم غرهای به چان رفت!
اون فکر کرده بود اینجا هم قراره در کنار نزدیکانش باشه اما انگار تازه شروع یه تغییر بود...
رو به روی تهیونگ ایستاد.
- شمارهی اتاقت چنده؟
تهیونگ بدون اینکه ذرهای توجه به این پسر جوونِ مشتاق نشون بده، سری برای بک تکون داد و راهش به راهروی باریک ختم شد.کوک به سمت چان برگشت و چشماش رو ریز کرد.
- به نفعته بعداً برام جبران کنی!
بکهیون نه تنها علاقه ای به حرفای اون دو نداشت، بلکه حتی متوجه منظورشون هم نمیشد.
کلید توی قفل رو بیرون کشید و باهم وارد اتاق شدند.تخت های تک نفره با رو تختی های قهوهای کمرنگ.
تنها یک کمد کوچیک گوشهی اون اتاق نقلی بود و انگار که باید خیلی چیزا رو باهم شریک میشدند.
- تو میتونی انتخاب کنی.بکهیون روی تخت سمت چپ نشست.
کمی بالا پایین شد تا بتونه نرمیش رو چک کنه و جواب داد:
- شاید این برای من باشه.
چان سری تکون داد و همینکه به طرف دیگه قدم برداشت، بک با صداش متوقفش کرد.
- نه فکر نمیکنم این درست باشه!
- چی؟
بکهیون چمدونش رو زمین گذاشت و به آرومی به سمت چانیول رفت.
YOU ARE READING
𝐎𝐧𝐞 𝐰𝐚𝐲 𝐭𝐢𝐜𝐤𝐞𝐭
Fanfiction" بلیط یک طرفه " زمانی که امپراطوریِ کره مستعمرهی ژاپن بود، سربازان ژاپنی با بی رحمی شهروندان کره ای رو به بیگاری میگرفتند و زنان رو تبدیل به بردههای جنسی میکردند. کشور دیگه وطن سابق نبود اما چی میشه اگه بیون بکهیون، رهبر گروه کد 910 گروهی از جوون...