MAIYH.ৡ30

832 131 15
                                    

درست قبل گاز دادن نامتعادل یونگی، دست انداخت و دستگیره رو کشید.

در که باز شد نگاه عصبانی هردوشون توهم گره خورد.

تهیونگ نفس نفس میزد و کتش کمی بهم ریخته شده بود. یونگی عملاً داشت خودکشی میکرد.

شاید قصدش این نبود اما داشت اینکارو میکرد.

یونگی... داشت با جون تهیونگ بازی میکرد.

_چـ...

دهن باز نکرده بود که تهیونگ دست انداخت و بازوی نحیفش رو فشرد.

به شدت کشیدش و یونگی از ماشین بیرون پرت شد و درد انگشت های تهیونگ روی بازوش بود که باعث شد با سر روی زمین نیفته.

تهیونگ دندوناش رو بهم میفشرد تا از عصبانیتش اینطور کم کنه و بازوی یونگی درد بیشتری تحمل نکنه. ولی لعنت... اون الان داشت احمقانه ترین کار ممکن رو میکرد و تهیونگ به معنای واقعی کنترلش رو از دست داده بود.

حرکت کرد و باعث شد یونگی هم همراهش بیاد.
در سمت شاگرد رو باز کرد و یونگی رو با شدت به داخل پرت کرد.

در رو کوبید و صدای بد برخوردش تو سالن ساکت پارکینگ اکو شد.

بعد از برداشتن کیفش و پرت کردنش روی صندلی عقب ماشین، کتش رو صاف کرد و روی صندلی راننده نشست.

شاید تهیونگ هیچوقت نتونست بغلش کنه و بگه تا سرحد مرگ نگران شده. خودش به اون آسیب میزد... اما نه! هیچکس دیگه جز خودش حق نداشت. خودی که بارها وجودش به درد میومد و فقط با امید درمان به جسمش و امید پیدا شدن نامی برای احساس ناشناخته به روحش آسیب وارد میکرد. هیچکس حق آسیب زدن به اون رو نداشت... حتی طبیعت... حتی خودش!

ای کاش کسی نام احساس هردورو تو گوششون فریاد میزد. تا راحت شه این ارتباط و این اعتماد..!

پدال گاز رو فشرد و از پارکینگ خارج شد.

یونگی از سرعت زیاد ماشین ترسید. دستش رو به دستگیره در گرفت.

_آ.. آروم...

+خفه شو یون.

یونگی دهنش رو بست تا حرفی نزنه. تهیونگ ترسناک شده بود جوری که حتی ممکن بود بخاطر اینکه یونگی داشت با جونش بازی میکرد، اونو بکشه.

صدای قیژ کشیده شدن لاستیک روی آسفالت، تو فضای خیابون پیچید.

یونگی پیاده شد و بعد برداشتن کیفش در رو کوبید و بی توجه به تهیونگ،به سمت شرکت حرکت کرد.
تو راه رفتن به بخش طراحی، به فلیکس زنگ زد تا براش نتایج مذاکرات همکاری بگه.

_الو

+سلام جناب مین. یادی از ما بدبخت بیچاره ها کردی. چی شده؟

_نتایج مذاکرات چی شد؟

+اسناد و توافقات رو به جنی دادم ازش بگیر.

 𝓶𝔂 𝓪𝓫𝓸𝓻𝓽𝓲𝓸𝓷 𝓲𝓷 𝔂𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓮𝓪𝓻𝓽 |TaegiOpowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz