North America -Arizona State
10 November 2016
9:20 am
«Sarai’s POV»
_ چی داری میگی؟
+ گفتم که سارای. میخوایم شروع کنیم.
_ و من الان باید بفهمم؟از دادی که زدم گلوم کمی سوخت. اما این موضوعی نبود که بتونم باهاش کنار بیام.
+ برنامه ریزی هامون رو کردیم. از شروع سال جدید... باید شروعش کنیم دیگه.
_ من میام کره.
+ مأموریت داری. کجا پاشی بیای اینجا؟
_ من نمیزارم همینجوری بفرستینش. میدونی چقدر ممکنه اذیت بشه؟!
+میدونیم سارای. خودشم میدونه. نگران نباش...
_نمیشه بفهم.
گوشی رو بین شونه و گوشم نگه داشتم و کمربند اسلحه رو بستم.
+آخه چرا...
_گفتم نه. به خودشم بگو. مأموریتم تموم شه بیام بعد.
بدون شنیدن جواب، قطع کردم و گوشی رو روی مبل پرت کردم. باید هرچه زودتر این مأموریت کوفتی رو تموم کنم. نمیزارم همینجوری بفرستنش..!پ.ن : یوروبون اسم دختر کم آوردم سارای گذاشتم. بخندین میام براتونا
کراش خودمم هست..!
VOCÊ ESTÁ LENDO
𝓶𝔂 𝓪𝓫𝓸𝓻𝓽𝓲𝓸𝓷 𝓲𝓷 𝔂𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓮𝓪𝓻𝓽 |Taegi
Fanfic"ای کاش میشد به جای این یک بار، چندبار و با روش های مختلف و دردناک میکشتمت. یک بار مرگ برات کافی نیست... ای کاش... ای کاش میتونستم چندین بار بکشمت..!درست مثل خودت..." سقط من در قلبت : بی دی اس ام، روانشناسی، رمنس،انگست،اسمات Genre :BDSM,Psychology...