MAIYH.ৡ11

1.3K 161 13
                                    

در رو باز کرد و به شدت کوبیدش.

یونگی که روی تخت نشسته بود و زانوهاش رو بغل کرده بود. سریع دوزانو نشست.

_دربیار لباساتو...

+چشم ددی

یونگی لباس هاشو درآورد و تهیونگ از کمدشون طناب درآورد.

انقدر عصبانی بود که دستاش میلرزید...

یونگی رو بانداژ کرد... دستاشو بهم و از پشت به پاهاش که به هم وصل شده بود بست.

گگ و چشم بند و رینگ هم که هیچوقت فراموش نمیشد.

یونگی کاملا آماده بود که تهیونگ برگشت سمت کمد...

دوتا ویبراتور برداشت و به نیپل های یونگی وصل کرد... هدفش سکس با چاشنی نیپل پلی بود.

ویبراتورهارو روشن کرد و روی آخرین درجه تنظیمش کرد.

یونگی فهمید داره شروع میشه...

درد نیپل چیز وحشتناکی بود و یونگی اینو با تکون های دردناک و داد هایی که پشت گگ خفه میشد ثابت می‌کرد.

انگشت اشارشو رو عضو یونگی که تاحالا تحریک شدنش رو ندیده بود کشید.

تو امتدادش حرکت کرد و به نوکش رسید،کمی تکون خورد.

یونگی داشت تحریک میشد...

هرلحظه که انگشتهای کشیده تهیونگ عضوشو لمس میکرد همه و همش یاد جیمین و جونگکوک اون روز می افتاد... حالا فشرده شدن عضوش تو رینگ رو احساس میکرد. این بار داد بلندش خفه شد و تهیونگ پوزخند زد...

عضو فریبنده یونگی تحریک شده بود...

لباس هاشو درآورد و این بار کمی به عضوش روان کننده زد.... پاداش صداقت یونگی رو اینجوری داد البته که به فکر پروستات حساسش هم بود.

یونگی رو به پشت خوابوند و بی توجه به ویبراتور هایی که هنوزم روشن بودن، روش خیمه زد...
درحالی که دستاش دوطرف بدن یونگی بود، خودشو رو ورودیش تنظیم کرد و لحظه ای بعد کاملا واردش شد.

نفس های صدادار و بلندش تو اتاق به گوش میرسید.

یونگی از چند طرف درد میکشید. درد عضو تحریک شدش که رینگ اونو میفشرد، درد نیپلش که ویبراتور اونارو به بازی گرفته بود، و درد ورودیش که دور عضو تهیونگ، نبض دار و ملتهب بود.
ولی یونگی بین اینا متوجه راحت وارد شدن تهیونگ داخلش شد....

.
.
تهیونگ بعد ارضا شدنش بیرون کشید و اولین کاری که کرد رینگ رو باز کرد.

جای رینگ دور عضو یونگی قرمز و کمی فرورفته شده بود.

دستش رو دورش حلقه کرد د بالا و پایین بردش..
هندجابش چند دقیقه کوتاه طول کشید و بعد کام یونگی روی ملحفه سفید رنگ ریخت.

 𝓶𝔂 𝓪𝓫𝓸𝓻𝓽𝓲𝓸𝓷 𝓲𝓷 𝔂𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓮𝓪𝓻𝓽 |TaegiWhere stories live. Discover now