Vote: +30
دستشو روی سرش گذاشت و کلافه موهای مشکیش رو بهم ریخت. یک چیز درست نبود. حس بدی به سراغش اومده بود و باعث میشد حتی نتونه با تمرکز اتاق کار یونگی رو بگرده.
به پشتی صندلی تکیه داد و چشم هاش رو بست تا کمی آرامش بگیره. اتاق بوی ملایم چوب میداد و تاریکی تو این ساعت باعث شده بود فضای دلهره آوری بسازه. زنگ زدن گوشیش باعث شد با ترس از جا بپره. با دیدن اسم یونگی لرزی به کل وجودش افتاد. لرز غم انگیز و عذاب آوری که فقط رنگ بوی خیانت به یک دوست رو داشت.
_سلام یونگی
+سلام... چی شده پکری؟
_عا چیزی نیست.
+مشخصه که هست فلیکس. دربارهاش ازت بپرسم؟
_نه مین. بیخیالش شو. چیکار داشتی که زنگ زدی؟
+شاید باورت نشه ولی آره بازم دلم برات تنگ نشده بود مرتیکه عوضی که هیچ سراغی نمیگیری.
فلیکس بغض کرد. داشت با روحش چیکار میکرد؟ داشت دوستش رو زنده زنده درون قبر میزاشت. اون الان تو اتاق یونگی بود... دنبال فایلی که بسته به زندگی یونگی بود...
_من.. خب فکر کردم سرت با پسر آقای کیم گرمه... چـ..
حرفش با اعلام پشت خطی ناتموم موند.
_یونگی پشت خط بمون من اینو جواب بدم.
+باشه.
تماس رو وصل کرد.
_سلام
...
_بله لی فلیکس هستم. بفرمائید.
...
_از کلیسا برای چی؟
...
_چی؟!
…
گوشی رو از گوشش فاصله داد و اون رو روی میز گذاشت. بدون توجه به حرف های زن راهبه، دوباره به صندلی تکیه داد. دوباره و دوباره اون جمله تو گوشش تکرار شد. نگاهی به فضای اتاق انداخت. به هدفی که براش اینجا بود. مادرش بر اثر حمله تنفسی فوت شده بود. گلای بابونه مادرش رو سوزونده بودن. اشکی از گوشه چشمش جنبید و خیلی سریع چکید. زن قطع کرد..
+الو فلیکس وصل شد.. الو..
سراسیمه گوشی رو برداشت.
_یونگی. منو ببخش... خواهش میکنم. به مقدساتت قسم منو ببخش.
+چی شده فلیکس؟ چرا همچین میکنی؟
فلیکس به گریه افتاد. عمیق و دردناک دم میبرد و با هق هق مردانه ای با بازدمش گریه میکرد.
+چی شده احمق؟ چرا گریه میکنی میگم؟
_مامانم... مامانم فوت شد یونگی. رفت... رفت بین گلهای بابونه... حالا دیگه هیچکسو ندارم.
+کجایی فلیکس بگو بیام. کجایی؟
_مادرم منو میبخشه یونگی؟ من حتی برای آخرین بار وقتی دیدمش ک بهم گفت دیگه اینکارو نکنم. اما من بازم انجامش دادم. گلهای بابونه کشتنش..
BẠN ĐANG ĐỌC
𝓶𝔂 𝓪𝓫𝓸𝓻𝓽𝓲𝓸𝓷 𝓲𝓷 𝔂𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓮𝓪𝓻𝓽 |Taegi
Fanfiction"ای کاش میشد به جای این یک بار، چندبار و با روش های مختلف و دردناک میکشتمت. یک بار مرگ برات کافی نیست... ای کاش... ای کاش میتونستم چندین بار بکشمت..!درست مثل خودت..." سقط من در قلبت : بی دی اس ام، روانشناسی، رمنس،انگست،اسمات Genre :BDSM,Psychology...