ترس..!
انواع مختلفی داره اما خود واژهاش باعث میشه مفهوم دوری رو احساس کرد. گاهی یکی از ارتفاع میترسه پس برای آرامش ازش دور میشه. گاهی آدم از یک آدم میترسه... شاید از تصمیماتش، شاید از کارهاش، شاید از قدرتش و شاید از دوریش.!
عشق معادله عجیبی نیست که مجهول باقی بمونه. اما ترس نه! ترس، قدرت بیشتری داره. جوری افسار کارهاتو از هم گسیخته میکنه که خودت رو فراموش میکنی و مثل یه دیوونه به تموم دار و ندارت آسیب میزنی.
همه چی دست به دست هم میده که دومینویی که لبهی پرتگاه چیدی بهم بریزه و همه اینها به مهره اول بستگی داره...
[Flashback]
_چی؟
سونگ ایل با تعجب پرسید و هاکانو لبخند مطمئنی زد.
+شراکت ما میتونه بهترین چیز برای آینده شرکت ها و وارثانمون باشه.
_شراکت بحثش با ادغام جداست. نمیتونم قبول کنم.
+فکر کردی فردا که ماها دیگه پشت میز مدیریت نیستیم، چه کسی جز بچه های خودمون قراره پشتش بشینه؟ آره هیچکس پس تو هرکاری کنی برای آینده بچه هامون کردی. این ادغام...
کمی مکث کرد و ادامه داد.
+این ادغام از بزرگ ترین اتفاقهای کشور میشه.
سونگ ایل سرشو بین دستاش گرفت. از اول هم پیش بینی کرده بود که هاکانو این پیشنهاد رو بده ولی این چند روزی که با تهیونگ و یونگی درست مثل یک پدر رفتار کرده بود، بهش حس خوبی داده بود. علاوه بر نفوذی که حالا روی تهیونگ داشت، باید برای این درخواست تلاش بیشتری میکرد.
_میخوای دخترت...
لحظه ای درنگ کرد. این اتفاق کثیفی بود. این... نهایت عوضی بودن بود که بخاطر سود مالی، یک خواهر و برادر باهم ازدواج کنن.
+ببین سونگ ایل از مسائل گذشته زمان زیادی گذشته. تهیونگ برادر یونا و یورا نیـ..
مرد دستش رو روی میز کوبید.
_هست. تهیونگ برادر خونی یونا و یورا هست. لعنتی. انقدر کثافتی هاکانو کیموراکی؟
با اخم بلند شد و قبل بیرون رفتن از اتاق برگشت و کلمات آخرش رو گفت.
_این فکرو از ذهنت دور کن. ازدواج و ادغام احمقانه هستن با شرایط موجود. دیگه چیزی راجع بهش بهم نگو.
و بی خداحافظی اتاق رو ترک کرد..
***
برگردوندن موقعیت های خوب به عالی... اسم دیگهاش تلاشه نه ریسک. ریسک کردن معنی ای نداره وقتی اگه از بالای کوه بیفتی زیرت تشک بادی پهنه. درست مثل استفاده یک مرد از فرصتی که پسرش وجودش رو براش یادآور شد.
CZYTASZ
𝓶𝔂 𝓪𝓫𝓸𝓻𝓽𝓲𝓸𝓷 𝓲𝓷 𝔂𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓮𝓪𝓻𝓽 |Taegi
Fanfiction"ای کاش میشد به جای این یک بار، چندبار و با روش های مختلف و دردناک میکشتمت. یک بار مرگ برات کافی نیست... ای کاش... ای کاش میتونستم چندین بار بکشمت..!درست مثل خودت..." سقط من در قلبت : بی دی اس ام، روانشناسی، رمنس،انگست،اسمات Genre :BDSM,Psychology...