South Korea _Seoul
25 March 2017
4:10 am
«Sarai’s POV»
قبل از مأموریت آریزونا و اون ریسک لعنتیم، فکر میکردم آدم قوی هستم. نمیدونم چطور اون پسر و خیال رفتنش باعث شد با وجود چندین ماه تلاش، آخرین لحظه دستور حمله رو بدم و رودست بخوریم. مأموریت وحشتناک آریزونا...باعث شد بخاطر کار احمقانم 4ماه تعلیق بشم. با این حال دلیل هرچیزی رو پیدا کنم، دلیل اینکه چرا قبول کردم اون بچه بره تو دهن شیر رو هیچوقت پیدا نمیکنم.از افکارم خارج شدم و دیدم که با 10 دقیقه تأخیر بلاخره زنگ زد.
_الو سلام
+سلام عزیزم. چرا دیر شد؟
_ ببخشید . یه مشکلی پیش اومد.
کلافه شده بودم.صداش غمگین بود.
+بهت گفته؟
_نه... داره میشه یکسال اما هنوز نگفته. دارم ازش میترسم. چند هفته ایه ساعت3_4شب، وقتی همه جا خاموشه بلند میشه. میره بیرون و سیگار پشت سیگار. درحالی که به یه نقطه خیره شده فقط فکر میکنه. من میدونم چنین آدمایی فکر میکنن و فکر میکنن و وقتی نتونن خودشونو پیدا کنن کارای وحشتناکی میکنن. همین الانم، چهرش خالی از روح بود، بدون هیچخطی فقط به یه نقطه نگاه میکرد. اما شبا راحت میخوابه... یه جوری که انگار هیچکدوم از اون آدم هارو اون نکشته..!
ESTÁS LEYENDO
𝓶𝔂 𝓪𝓫𝓸𝓻𝓽𝓲𝓸𝓷 𝓲𝓷 𝔂𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓮𝓪𝓻𝓽 |Taegi
Fanfic"ای کاش میشد به جای این یک بار، چندبار و با روش های مختلف و دردناک میکشتمت. یک بار مرگ برات کافی نیست... ای کاش... ای کاش میتونستم چندین بار بکشمت..!درست مثل خودت..." سقط من در قلبت : بی دی اس ام، روانشناسی، رمنس،انگست،اسمات Genre :BDSM,Psychology...