𝙁𝙨𝙤𝙜 ❘ 𝒗𝒌

𝟏𝟎

روز بعد وقتی از سر کار برگشتم، به مامانم زنگ زدم. نسبتا روز ارومی رو در کلایتون گذروندم و بهم زمان زیادی برای فک کردن داده شد.

بی قرار و مضطرب، به خاطر قرار فردام با اقای زورگو بودم و  در پس ذهنم نگران این بودم که شاید زیادی نسبت به جوابی که بهش دادم منفی نگر بودم. شاید اون همه چیز رو کنسل کنه...

مامانم برای اینکه نمیتونست تو مراسم فارغ التحصیلیم شرکت کنه خیلی ناراحت و شرمنده بود.
هیون بین رباط های پاش پیچ خورده و لنگان و پا بسته شده بود.صادقانه باید بگم اونم مثل من دائم بلا  سرش میاد. باید کاملا استراحت کنه تا دوباره خوب بشه و این به این معنیه که مامانم تا چند وقت  باید مواظب پای اسیب دیده اش باشه.

مامانم ناله کنان گفت:
" کوک عزیزم متاسفم"

" مامان مشکلی نیست سوجی میاد"

" کوک به نظر حواست اینجا نیست، حالت خوبه عزیزم؟"
" اره مامان"

  اگه میدونستی ... یه فرد پولدار وقیحی هست که تازه باهاش اشنا شدم و میخواد یه ارتباط جنسی عجیبی رو با من داشته باشه که من نمیتونم حتی به زبون بیارمش.

" با کسی اشنا شدی؟"

" نه مامان"

نمیخوام الان بهش فک کنم.

" خب عزیزم. من روز پنجشنبه به یادتم.دوست دارم. میدونی اینو عزیزم؟"

چشمامو بستم . حرفای با ارزشش، از درون گرمم میکرد:
" منم دوست دارم مامان. به هیون سلام برسون. امیدوارم زودتر خوب بشه"

" حتما عزیزم. خداجافظ"

" خداحافظ"

با تلفن به اتاق خوابم رفتم. از بیکاری لب تاپ رو روشن کردم و برنامه ایمیل رو باز کردم. یه ایمیل از تهیونگ داشتم، که انگار دیشب یا صبح خیلی زود، البته بستگی به دیدگاهت داره، برام فرستاده بود. گندش بزنن... شاید گفته نه... اره همینه...

شاید قرار شام رو کنسل کرده. فکرش هم دردآور بود.
دیگه فک نکردم و ایمیل رو سریعا باز کردم.

________________________
از طرف: کیم تهیونگ
موضوع: مسائلت
تاریخ:
به: جئون جونگکوک
آقای جئون عزیز
بر اساس بررسی که در مورد مسائلت داشتم میتونم توجه تو رو به تعریف کلمه ی سلطه پذیر جلب کنم:
سلطه پذیر (صفت)
۱-مستعد یا اماده برای تسلیم شدن . بدون مقاومت یا فروتنانه اطاعت کردن. خدمتگذار فروتن.

2-علامت یا نشانه فرمان بردار: پاسخ خاشعانه

خاستگاه:۱۵۸۰-۹۰

واژه های مترادف: ۱.رام. مطیع. تابع 2.منفعل.تسلیم.صبور.سر براه.اهلی.مقهور

واژه های متضاد:۱.سرکش.نافرمان.
خواهشا این رو توی ذهنت در روز قرار چهارشنبه داشته باش.