Part 14 (smut)

439 19 3
                                    

دراکو نیشخند زد و انگشتشو بیشتر به سوراخ هری فشار داد و باعث شد ساکت بشه و با دستاش ملافه ی رو تختو مچاله کنه.
د: تقصیر من نیست پسرت بد موقع زنگ زده. همه اینا به کنار. داری از کاری که باهات میکنم لذت میبری لاو.
انگشت دومشو اضافه کرد و تا ته تو هری فرو کرد.
ه:اوه گادد
هری ناله کرد و شونه ی دراکو رو چنگ گرفت و این برای دراکو رضایت بخش بود. لباسشو در آورد و خودشو بالا کشید و هریو کامل رو تخت دراز کرد و رفت روش.
د: دلم می‌خواد اون لبای سکسیتو ببوسم و بهم نگو خوددار باشم چون هات بودنه تو تقصیر من نیست.
ه: عاح.فقط دهنتو ببند و منو ببوس
هری گفت و به دراکو تایید داد تا به لباش حمله ور بشه و وحشیانه ببوستش. لباشون رو هم سر میخورد و زبوناشون بهشون تو هات کردنه این بوسه کمک میکرد. هری دستشو از زیر رد کرد و دیک دراکو رو تو دستش گرفت و میمالیدش.
د: هوووم...اوووم
تو دهن هری ناله کرد و زیر زانوی یکی از پاهاشو با دستش بالا آورد و فضای بیشتری برای خودش ایجاد کرد.
د:عاح. نمیتونم از گردن سفید و لعنتیت بگذرم.
ه:عاح.ددی.انجامش بده. گردنمو ببوس.
دراکو سرشو تو گردن هری فرو کرد و میبوسید و میمکیدش. پوست گردنشوریز گاز میگرفت و لاو بایتای بنفش به جا میزاشت. هری که تا به الان دیک دراکو رو تو دستش داشت و میمالیدش اونو رو سوراخش تنظیم کرد و با خیس کردنه انگشتاش و کشیدنش رو سوراخش کارو برای خودش اسون کرد.
ه:ددی.سوراخمو پر کن.
د: با کماله میل لاولی.
دراکو دیکشو به سوراخ هری مالید و باعث شد ناله کنه.
ه: عاح ددی پلیز. داری دیوونم میکنی.
د:میخام از کشیده شدن دیکم به سوراخت لذت ببرم. عاح از همینجا میتونم حرارتشو حس کنم.
دراکو گفت و دیکشو به هری فرو کرد.
ه: عاحح..فاک یس
هری ناخوناشو تو کمر دراکو فرو کرد و پاهاشو دورش حلقه کرد.
د:عاح فاک
دراکو آروم به جلو اومد و دیکشو تو سوراخ هری تکون داد. آروم و رومانتیک جلو میرفت. اما هری بیشتر از این میخاست پس حلقه ی پاهاشو دور دراکو تنگ تر کرد.
د: تو بیشتر میخای لاو اره؟ تمام دیک ددی رو میخای؟
ه: یس ددی. همشو تو سوراخ داغ و تنگم فرو کن.
دراکو با یه ضربه کل دیکشو تو هری جا داد و اون ناله بلندی کرد.
ه:عاح ددی یس عاححح
نفسای داغش به گردن دراکو میخورد و باعث میشد بیشتر بخوادشو سرعتشو بیشتر کنه.
ه:اووم ددی همینه. عاااح همینطوری به فاکم بده.
د: عاح هری..دلم برای درتی حرف زدنت عاحح تنگ شده بود
با سرعت تو هری تلمبه میزد و باعث میشد اون به بالا و پایین پرتاب بشه
ه:عاح ددی همونجا.دقیقا همونجا عاححح فاک می فاک می..عاححح فستررر
دراکو بدون هیچ مکثی پر قدرت به پروستات هری میکوبید و اونو تحریک میکردو باعث میشد صدای ناله هاش بلند و بلندتر بشه.
د: عاح بیبی عاح..عاححح
سرشو تو‌ گردن هری فرو کرد و گوششو میبوسیدو با سرعت بالایی تلمبه میزد.
ه:عااا...ها...هاااااح او گاددد عاححح
هری حلقه ی پاهاشو دور کمر دراکو تنگ و ناخوناشو تو پهلوهاش فرو کرد و ارضا شد. خیسیه داغه روی شکمش دراکو رو بیشتر از هرچیزی هورنی میکرد.
د: عاح هری. فاک.فاعاااک فاک فاک
از حرکت ایستاد و با قدرت تو سوراخش ارضا شد. کمر هری داغ شد و احساس لذت باور نکردی داشت.
ه: اووم دراکو تو هنوز بعد از این همه سال کمره فوق العاده ای داری.
دراکو خندید و دیکشو از هری بیرون کشیدو روی شکمشو بوسید.
د: باشه کمره من قویه درست اما میشه جلوی جذابیتت مقاومت کرد؟
ه: من از چشم تو جذابم وگرنه کسی تو این سنو سال اونقدرم بهم جذب نمیشه
د:اولا که تو برای منی و هیچکس حق نداره بهت جذب شه دوما اگه بشه چشماشو از کاسه در میارم
هری به این حسودیه دراکو خندید. خیلی سالا گذشته بود ۱۵ سال از عشقشون میگذشت و اونا واقعا احساس خوشبختی میکردن. دقیقا وقتی حس میکردن از هر تایمی تو زندگیشون خوشحال ترن باید سرو کله ی جولیان پیدا میشد. کسی که نه تنها چشم دیدنه خوشبختیشونو نداره بلکه می‌خواد زندگیشونو خراب کنه

به به اسمات خونای عزیز😲 اوضاع چطوره؟

Darker of darkest Where stories live. Discover now