Darker of darkest

Part 63-64(smut)

پیو اسکایو رو تخت گذاشتو دستشو دور کمرش حلقه کردو لباشو بوسید.
پیو: نمیدونی چقدر خوابه این لحظه رو دیدم.
سرشو تو گردن اسکای فرو کردو به نرمی بوسیدش
پیو: به خودم میگفتم اگه فرشتمو به دست بیارم باید گردن نرمشو ببوسم.
اسکای لبخند زدو دستشو رو صورت پیو کشیدو نوازشش کرد. اینجوری که قربون صدقش میرفت قند تو دلش آب میشد
اس: خدا خیلی منو دوست داشته که تورو بهم داده
اسکورپیوس لبخند میزنه
پیو: نمیدونی چقدر عاشقتم
اس: منم عاشقتم برفی
لقب اسکورپیوسو که تو بچگی صداش میکردو گفتو جفتشون ذوق زده همدیگرو بوسیدن.
اس: بهتره شروع کنی.
اسکای گوشزد کرد و اسکورپیوس با خجالت ترقوشو بوسید. اسکای هم لبه ی لباسه پیو رو گرفتو بالا کشیدو پیو از روش بلند شدو لباسو از تنش درش آورد عضلات برجسته ی سینشو بدن ورزیده و فیتش صحنه ی جذابیو برای اسکای رقم زده بود.
اس: او لالا
پیو خندید و دوباره روی اسکای خم شدو دستشو رو پهلوش کشید.
اس: چیشده؟
پیو: خجالت میکشم.
گونه های پیو قرمز شدو اسکای گردنشو سفت بغل کردو خندید
اس: اینقدر دوسم داری که نمیتونی ، بزار کمکت کنم
اسکای دستشو رو سینه ی پیو گذاشتو درازش کرد و وسط سینشو بوسید.
پیو: اوم
پیو که بیشتر از هرچیزی میخاستش لباشو رو هم فشار داد تا ناله نکنه. اسکای لباشو رو عضلات سینه و شکم پیو میکشید و جز به جز بدنشو میبوسید. تا به شلوارش رسید که تنگ شده بود و دیکش برآمده شده بود.
اس: ازم خجالت نکش.
پیو سرشو به مثبت تکون دادو اسکای همینطور که با لبخند و چشمای ملیحش حواسشو پرت میکرد تا آرومش کنه شلوارشو پایین کشیدو دیکشو تو دستش گرفت.
پیو: فاک.
اسکورپیوس با لمس دستای ظریف اسکای با ضعیفترین صداش ناله کرد اما اون متوجه شدو عملکردشو سریعتر کرد و دستشو تند تر بالا پایین میکرد.
اس: تاحالا سکس داشتی؟
پیو:ن..نه
اس: منم همینطور.
پیو: جفتمون تازه کاریم
اسکای خندیدو موهاشو جمع کردو سرشو پایین آوردو روی دیک پیو رو بوسید اسکورپیوس لباشو بهم فشار داد وقتی اسکای سرشو مکید و خیس کرد.
پیو: هولی فاک
اسکای به آرومی سرشو میمکیدو ارتباط چشمیشو با پیو قطع نمیکرد.
پیو: اوه گاد.
اسکای با سرعت دیکشو ساک میزدو پیو هر لحظه حس میکرد ممکنه تو دهنش منفجر شه پس خودشو منقبض کرده بود
اس: داری ارضا میشی ، نه نه هنوز خیلی زوده.
اسکای خودشو بالا کشیدو رو دیک پیو نشست .
پیو: فاک...اسکای خیلی گرمه
اس:حرارتشو دوست داری پیو؟
پیو: د..دارم...دوسش دارم
اسکای خودشو رو دیک پیو میکشیدو سینه های بزرگو گردش حسابی پسره بیچاره رو هورنی میکرد.
اس: منو میخای پیو؟
پیو: بیشتر از هرچیزی
اس: منم تورو میخام انجامش بده جفتمونو از این زندان آزاد کن
پیو کمر اسکایو گرفتو رو تخت انداختشو نیپلشو مکید.
اس:هاح..همینو میخام..همین پیوی وحشیو میخام
اسکورپیوس با ولع نیپلاشو میمکیدو با دستای بزرگو رگ دارش سینه هاشو میچلوند.
اس: عاح
اسکای شونه های پیو رو گرفتو بالا کشیدش .
اس: وقتشه.
پیو: اگه اذیتت کنم چی؟
اس: من با تو هیچ دردیو حس نمیکنم
پیو لبخند زدو زیر زانوی اسکایو گرفتو خودشو وسط پاهاش جا داد.
پیو:آماده ای؟
اس: اوهوم
پیو دیکشو با دستش تنظیم کردو به آرومی به پوسی اسکای فشارش داد.
اس:اووووووم
اسکای از درد چشماشو رو هم فشار دادو شونه ی پیو رو چنگ زد
پیو؛ دارم اذیتت میکنم؟
اس: فاک..باید ادامه بدی. اخخخ
سر دیک پیو داخل رفتو خون مسیرو براش خیس میکرد.
پیو: اوه فاک، عاح
اس: اخخخ..خیلی درد داره
پیو: دردت به جونم ، میخای تمومش کنم؟
اس: نه..ادامه بده
پیو با ارامشو به آرومی تو اسکای تکون میخورد. سینه هاشو به نرمی میمالید تا حواسشو از درد پرت کنه
پیو: اوه گاد...اوه گادددد
پیو به سختی تحمل میکرد تا منفجر نشه . بیشتر براش مهم بود که اسکای هم درد نکشه پس خیلی خیلی آروم حرکت میکرد و این کارو براش سخت میکرد.
اس:عاح پیو..فاک...تندتر
پیو همینطور که سینه هاشو میمالید کمی سرعتشو بیشتر کرد متوجه شده بود که در کنار دردش لذت هم میبره پس خیالش راحت شد
پیو: هولی فاک..عاح ..عا..عاااح
پیو داشت ارضا میشدو منقبض شدن اسکای هم‌دور‌دیکش کارو براش راحت تر میکرد
اس: پیووووو فاعاک عاح...اووووووم
رونای اسکای لرزید و دیک پیو داغ شد
پیو: هولی فاککککککککک عاح عاح عاحححح
پیو بی حرکت ایستاده بود و کامش تو اسکای ریخته میشد.
پیو:عاحححححح
پیو آروم آروم دیکشو بیرون کشیدو با دستمال خودشو پاک کردو بعد اسکایو تمیز کرد
اس: اخ..درد میکنه.
پیو: خدا لعنتم کنه.
پیو کنارش دراز کشیدو سرشو بوسید
پیو: میخای شکمتو بمالم؟
اس: اوهوم
پیو: دردت به جونم. خدا لعنتم کنه که اذیتت کردم
با اسکای حرف میزد و قربون صدقش میرفت و شکمشو میمالید.
اس:پیو
پیو: جونم زندگیم
اس: دیگه ماله من شدی. منم ماله تو شدم.
پیو خندید و سر اسکایو بوسید
پیو: تو همیشه برای من بودی. منم همیشه برای تو بودم
اس: تا ابد و برای همیشه؟
پیو: تا ابد و برای همیشه
لبای همو بوسیدن . پیو بلند شد و اسکایم تو بغلش بلند کرد.
پیو: باید ببرمت حموم. اینجوری کمتر اذیت میشی
دختر جوان دستشو دور گردن عشقش حلقه کرد و سرشو به سینش تکیه داد و خودشو به دست پیو سپرد. کسی که مطمئن بود هیچوقت قلبش رو نمیشکنه.