part 21

10K 1.1K 666
                                    

بعضی وقتا از ترس اینکه خودتو گم نکنی و درگیر چیزی نشی ، میری یه گوشه دور و ساکت وایمیستی و خودتو سفت میچسبی ... ولی یه زمانی میرسه که فقط دوست داری خودتو یه جا رها کنی ...

یه جا ... شایدم پیش یکی ...

تهیونگ دستشو پشت گردن جونگکوک برد و آروم سرشو به شونش تکیه داد و موهاشو نوازش کرد

روشو به سمت سانگ ووک کرد و با صدای ارومی لب زد

+ شانس اوردی ... گورتو گم کن تا پشیمون نشدم

می سون با این حرف دستاشو باز کرد و سانگ ووک در حالی که با یه دستش سینش رو گرفته بود و یه پاش لنگ میزد ، با سختی به سمت در زیر زمین رفت

تهیونگ با رفتن سانگ ووک به می سون اشاره زد و می سون همونطور که اسلحش رو اماده میکرد ، تعظیم کرد و از زیر زمین خارج شد

جونگکوک با دیدن رفتن سانگ ووک سرش رو از شونه تهیونگ برداشت ، دستش رو به صندلی تکیه داد تا بلند شه اما تهیونگ از دو طرف کمرش گرفت و دوباره روی پاش نشوند

+ بغل منو دوست نداری؟

جونگکوک با اخم ریزی به تهیونگ نگاه میکرد ، بعد از مکث کوتاهی دوباره خواست بلند شه که ایندفعه تهیونگ محکم به شونه هاش فشار اورد و مجبور شد سرجاش بشینه

+ بشین جونگکوک ... بزار دستم مشغول لمس کردن تو باشه ... غیر از این دستم هرز میچرخه

جونگکوک تو یه لحظه بلند شد ، با سردرگمی عقب رفت و به چشمای تهیونگ خیره شد

- با من بازی نکن ... آخه لعنتی ... صدای پس زمینه این روزام تپش های تند قلبمه ... صدای جیغ و فریاد توی گوشم میپیچه ... دیگه نمیتونم ... دیگه نمیکشم

تهیونگ از روی صندلی بلند شد و با قدم های شمرده به سمت جونگکوک رفت

+ تو خسته ای ... بیا عزیزم ... بیا خستگیتو تو بغل من رفع کن ... جات بین بازوهای من امنه جونگکوک ...

جونگکوک انگار که میخواست بزرگترین تصمیم زندگیشو بگیره ، با نگرانی به تهیونگ که دستاشو باز کرده بود و منتظر بود نگاه کرد

مثل همیشه تو ذهنش با خودش درگیر شد

" چیه ؟ لنگِ یه بغلی ؟ مرثیه خوندی که برات دل بسوزونه ؟ نکنه مزه داده بت ؟ ... خب معطل چی هستی ؟ دِ برو دیگه "

جونگکوک آب دهنشو قورت داد و چند قدم جلوتر رفت و بین بازوهای تهیونگ قرار گرفت ، تهیونگ لبخندی زد و دستاشو دور جونگکوک حلقه کرد

جونگکوک دستاش پایین بود و به نقطه نامعلومی خیره شده بود

- یعنی من شکست خوردم ؟

تهیونگ با این حرف جونگکوک ، بوسه کوچیکی به شقیقش زد

+ نه ... ایندفعه من بهت باختم ...

Dark sky/VkookWhere stories live. Discover now