مقدمه

3.3K 430 7
                                    

پارک شَدو، یکی از بزرگترین دیلرها و ترنسفر کننده‌های مواد مخدر در آسیا بود. صاحب کمپانی بزرگ و خوشنام شَدو که به چشم مردم عادی، کار اصلیش ارسال بسته‌های پستی مشتریانش بود. اما واقعیت اصلی چی بود رو فقط... افرادی که سر و کارشون به مواد و دراگ‌های جدید و به روز دنیا میکشید، میدونستن.

چانیولی که بخاطر مشکلاتی که تو زندگیش داشته اسم خودش رو به همراه هویت اصلیش نابود میکنه و در قالب شَدو تبدیل به بزرگترین کابوس برای دشمنانش میشه. دوستی، عشق، رفاقت... تو زندگیش مفهمونی نداره. فقط یک چیز میخواد. قدرت.

سنگدل، بیرحم، خشن، وحشی و عصبانی. همه با این کلمات توصیفش میکردن.کسی که برای رسیدن به خواسته‌اش، از انجام هیچ کاری ابایی نداشت. اگر کشتن و یا شکنجه کردن بود با کمیال میل انجام میداد. اگر گرفتن و محبوس کردن بود، انجام دادنش انرژی‌ایی ازش نمیگرفت. و حتی اگر....

بیون بکهیون. پسر جوون و ۲۱ ساله‌ی خانم بیون که برای درآوردن هزینه‌ی زندگیشون دست به انجام هرکاری میزد. تا جوون تو بدنش داشت کار میکرد تا فقط بتونه خرج درمان مادر بیمارش رو بده.

پسری ساکت، سر به زیر و کاملا... غیرقابل پیش‌بینی.

کسی که با ورودش به زندگی پارک چانیول، قراره تغییرهای زیادی ایجاد بکنه. آیا میتونه پارک شَدو رو به پارک چانیول واقعی تبدیل کنه؟

در ادامه‌ی داستان میبینمتون🥰🙈

The Shadow [Completed]Where stories live. Discover now