لطف و جبران

1K 219 63
                                    

+ حالت خوبه؟

_ آره... خوبم.

و لبخند شیرینی به چانیول که در حال رانندگی بود زد.
چان دستش رو برداشت و به پشت دستش بوسه زد. الان نسبت به روزهای قبل خیلی آرومتر بود. از اول صبح بک رو بیدار کرده بود و به بیمارستان برده بود برای اکو و نوار قلبش و وقتی دکتر مین مطمعنش کرد که مشکلی نیست و حالش خوبه، انگار دنیا رو بهش داده بودند. پس چه چیزی بهتر از یه جشن دو نفره؟

پشت چراغ قرمز که ایستادند رو به بک گفت:
+ خب... نظرت درمورد یه ناهار خوشمزه چیه؟

_ الان؟

+ تا جایی که اطلاع دارم فکر میکنم همه‌ی آدم‌ها ساعت ۲ ظهر دیگه باید به فکر سیر کردن شکمشون باشن.

_ ولی ما که تازه خوراکی خوردیم.

+ اون به جای صبحونه‌ایی بود که نخوردی چون فکر میکردیم میخوان ازت آزمایش بگیرن.

_ ولی خب من الان گشنم نیست...میخوای بریم یه جایی تو هرچی میخوای بخوری؟

تا خواست جواب بده بک کمی یقه‌ی لباسش رو از گردنش فاصله داد و گفت:
_میشه کولر رو بیشتر کنم؟

چراغ سبز شد و سرش رو به نشونه‌ی تایید تکون داد. وقتی درجه‌ی کولر ماشین بیشتر شد بدنش لرز ریزی رفت و سعی کرد به روی خودش نیاره اما بک متوجه‌اش شد و دوباره درجه‌اش رو کم کرد.

+ چرا کمش کردی؟

_ سردته.

+ نیست.

_ فکر میکردم دروغ نمیگی آقای پارک.

نگاهی به بک که انگار میخواست با نگاهش بگه
_ دیدی مچت رو گرفتم
انداخت و به روی خودش نیاورد برای عوض کردن بحث گفت:
+ هوای بیرون اونقدر سرد نیست که اون یقه اسکی کلفت رو بپوشی. میتونی یه چیز خنک‌تر بپوشی که اوایل پاییز کولر ماشین رو روشن نکنی و منم مجبور به دروغگویی نشم.

بک سرش رو پایین انداخت و چیزی نگفت. چان رفتارهاش رو میشناخت و الان که بک با گوشه‌ی ناخنش بازی میکرد میتونست بفهمه چیزی داره آزارش میده.

+ بک... چیشده؟ از چیزی ناراحتی؟

_ ببخشید.

با تعجب در حالی که سعی میکرد هم حواسش به رانندگیش باشه هم بک، گفت:
+ چی؟ چی رو ببخشم؟

_ من... من نمیخواستم بقیه زخم رو گردنم رو ببینن برای همین این رو پوشیدم. و الان... الان تو داری اذیت میشی‌.

نگاهش رنگ غم به خودش گرفت و درحالیکه سعی میکرد هم حواسش به جلوش باشه هم بک رو ببینه گفت:
+ برای این یقه اسکی پوشیدی؟

جوابش بالا و پایین شدن سر پسر بود. دستش رو دوباره بلند کرد و پشتش رو بوسید و گفت:
+ لازم نیست زخمت رو بپوشونی عزیزم. با اون داروهایی که گرفتیم به زودی خوب میشه.

The Shadow [Completed]Where stories live. Discover now