سلاااام خب خب حالتون چطوره؟🥺
این پارت تقریبا طولانی و یه جورایی فول اسماته سووو میتونید ردش کنید فقط یه مکالمه تقریبا مهم داره که اسماتش رو با این ایموجی «🔞» جدا میکنم
و در نهایت خوشحال میشم با ووت و نظرهاتون بهم انرژی بدید
________________________________________________________🔞
تهیونگ بدون ذره ای حرکت ایستاده بود و بهش اجازه پیشروی میداد
تمام حرکاتش دردناک و خشن پیش میرفت.
گردنش رو بین لب هاش گرفته بود و گاهی گازهای ریزی که از خشونت بود میگرفت
دستش رو روی عضوش گذاشته بود با فشار دردناکی پمپ میکرد
متوجه بود که عصبانیش کرده اما نمیتونست این اجازه رو بهش بده که انقدر خشن رفتار کنه
لب هاشو بیشتر بهم فشار داد تا صدایی که باب میلش بود از لب هاش خارج نشه
خودش رو بیشتر به در فشار داد و سرش رو بالا گرفت
جیهو سر بلند کرد و با چشم هایی عصبی و خمار بهش خیره شد
_ اگه منو میخوای بهتره اروم تر پیش بری جی، ما عجله ای نداریم هوم؟
جیهو نگاهش رو به عضوش که سخت شده بود انداخت و
پوزخندی زد
اون از این کار داشت لذت میبرد این رو از عضوری که زیر دستش سخت شده بود میشد فهمید اما نمیخواست جیهو اینو متوجه بشه. نه حالا که قرار بود برای لو نرفتنش دهنش رو بسته نگه داره
+ اذیت میشی؟
تهیونگ توی سکوت به چهره خمارش نگاه میکرد و سعی داشت چشم هاش روی برجستگی لب هاش که با ردی از بزاق برق میزد نیفته
جیهو لب هاشو داخل دهانش کشید و بعد از مک کوچیکی که بهش زد اروم از حصار دندون هاش بیرون اورد
حواسش به نقطه ضعف تهیونگ بود. میدید که چجوری به لب هاش زل زده و سیبک گلوش بالا پایین میشه
مجدد زبونش رو روی لب هاش کشید و صورتش رو نزدیک تر برد تا تهیونگ هرچیزی که میخواست رو بدست بیاره
نتونست مقاومت کنه. مغزش خاموش شده بود و به تنها چیزی که فکر میکرد نیازش بود
دست هاشو به گردنش رسوند و با فشار صورتش رو نزدیک تر اورد و لب هاشو روی لب هاش گذاشت
تهیونگ قصد داشت بوسه رو عمیق تر کنه اما جیهو با کیپ کردن دهانش اجازه ورود زبونش رو نداد
دست هاشو لای موهاش برد و با کشیدن به عقب لب هاشون ازهم جدا شد
تهیونگ با عصبانیتی که ناشی از خواستن بود لب هاشو به گردنش رسوند و گاز محکمی گرفت
جیهو با ناله بلندی دهانش رو باز کرد که تهیونگ فرصت تحلیل بهش نداد و بلافاصله زبونش رو توی دهانش برد
همچنان دستش توی موهاش بود و قصد نداشت عقب نشینی کنه
زبونش رو روی دندون هاش کشید و با برخورد زبونشون به هم دستش رو اروم به گردنش رسوند و با فشار دادنش زبونش رو بین لب هاش گرفت و با جلو عقب کردن سرش دوباره صدای ناله های جیهو بلند شد
جیهو عضلات بدنش رو شل کرد و بعد از ازاد شدن زبونش مک محکمی به لب بالاش زد
تهیونگ دست چپش رو به کمرش رسوند و با یه حرکت جاشون رو عوض کرد
جیهو دستشو پشت گردنش گذاشت و بوسه رو عمیق تر کرد
این سری اجازه کوچکترین حرکتی رو به تهیونگ نداد
انقدر سریع و با عطش میبوسید که فرصت همراهی به تهیونگ نمیداد
صدای بوسشون تنها صدای تحریک کننده بود که توی فضا میپیچید
جیهو اصلا دوست نداشت بوسه رو متوقف کنه اما ناچار بخاطر کمبود اکسیژن دست راستش رو به شونش زد
تهیونگ مک محکمی زد و لبش رو بین دندوناش گرفت و اروم جدا شد با فاصله نسبتا کمی از صورتش وایساد و زبونش رو یکبار دیگه روی لب هاش کشید
طعم قهوه. لب هاشو توی دهنش کشید و مکید
نگاه خمار جیهو روی تک تک حرکاتش قفل بود و با لذت به صحنه مقابلش نگاه میکرد .
تمام کارهای تهیونگ براش تحریک کننده بود حتی مدل نگاه کردنش
اب دهنش رو اروم قورت داد و چشم هاشو بست. بالا پایین شدن سیبک گلوش چیزی نبود که از نگاه تهیونگ دور بمونه
لب های خیس رو توی دهانش کشید و مک محکمی زد. صدای نالش که توی گلوش خفه میشد تهیونگ رو بیشتر به ادامه کارش دعوت میکرد
بوسه هاش رو تا خط فکش ادامه داد
بازدم گرمش رو روی پوست گردنش پخش میکرد و به طرف لاله گوشش میرفت
_ میدونم منو میخوای و میدونم چقدر تشنه ای
اما قرار نیست دلتنگی این 1 ماه رو با خشونت ازم بگیری
امشب برگشتم و قرار بود بیام سراغت اما تو عجول بودی، همیشه هستی
پس چطوره امشب مثل یه پسر خوب وقتی زیرم به فاک میری ناله هاتو خفه کنی؟
جیهو بیشتر از این توان مقابله نداشت. کاملا تسلیم شده بود. اومده بود بهش یه درس درست حسابی بده اما اخر این خودش بود که توی دام افتاده بود.
از لاله گوشش تا گردنش رو با لب هاش طی کرد و درست بالای ترقوش رو بین لب هاش گرفت و مک محکمی زد، جوری که مطمعن بود جاش قراره بمونه
جیهو سرش رو به سمت مخالف چرخوند تا دسترسی بیشتری به لب هاش بده
تمام گردنش پر بود از مارک های کوچیک و بزرگ و میدونست جیهو عاشق این کاره، عاشق اینکه رد مالکیتِ
تهیونگ رو روی بدنش داشته باشه
ضربان قلبش بالا بود به حدی که میتونست جریان خون رو توی بدنش احساس کنه. نفس هاش تند شده بود و بدنش تحریک پذیر تر از همیشه.
پاهاش تحمل وزنش رو نداشت و هرچی تهیونگ پیشروی میکرد بیشتر سست میشد اما همچنان سعی داشت روی پاهاش به ایسته چون اصلا دلش نمیخواست گرمای لب هاشو از روی بدنش از دست بده
تهیونگ متوجه لرزش پاهاش شد
دستشو محکم تر به دورش پیچید و به دیوار فشارش داد
جیهو دستاشو بی هدف کنارش نگه داشته بود و هر از گاهی به سمت موهاش میبرد اما وسط های راه متوقف میشد و دوباره سرجای اولش برمیگردوند.
جیهو از عادت تهیونگ موقع سکس مطلع بود
هیچکدومشون علاقه نداشتند وقتی ساید سلطه گریشون رو میشد دست های طرف مقابلشون روی بدنشون باشه
و بیشتر از همه تهیونگ از این کار متنفر بود به حدی که یکبار دست هاشو به میله بسته بود و اجازه داده بود 4 ساعت توی همون حالت بمونه و درنهایت این خودش بود که خودش رو نجات داده بود.
تهیونگ دست هاشو بالای سرش قفل کرد و لب هاشو جدا کرد
خم شد و از جیب شلوارش که گوشه ای افتاده بود چاقویی که همیشه همراهش داشت رو بیرون اورد و اون رو نزدیک یقه لباسش برد ، نوک چاقو رو به گوشه تیشرتش گیر داد و پارش کرد
چاقو رو روی شلوارش انداخت و برای یک ثانیه دست هاشو به تیشرتش رسوند و تا اخر پاره کرد
صدای پاره شدن تیشرت مشکیش تنها صدایی بود که روح تهیونگ رو اروم میکرد.
جیهو همچنان دست هاشو بالای سرش نگه داشته بود و به چهره غرق در لذتش خیره شده بود و با هیجان منتظر حرکت بعدیش بود
_ بهت نگفته بودم حق نداری تیشرت بپوشی؟ یه کمد برات لباس دکمه دار نخریدم که الان با تیشرت اینجا باشی جی
دستش رو به سمت دکمه شلوارش برد و بعد از بازکردنش کمربندش برد و با خشونت از دور کمرش باز کرد
+ انقدر همه تیشرت هامو پاره کردی که دیگه ندارم که بخوام بپوشم
_ خوبه چون خودمم همین رو میخوام، سری بعدی تنت ببینم با همون دستتو میبندم به تخت و همون جا ولت میکنم و میرم
شلوارش رو از پاش بیرون اورد و با لحن محکمی دستور داد
_ زانو بزن
جیهو کمرش رو از دیوار فاصله داد جاش رو با تهیونگ عوض کرد
+ دستام...
_ بچرخ
تهیونگ کمربند رو از روی زمین برداشت و نزدیکش شد
چرخید و دست هاشو پشتش برد. سخت بود از دست هاش استفاده نکنه اما کی میتونست جلوی تهیونگی که قدرت دستش بود مخالفت کنه
تهیونگی که ساید سلطه گریش رو به نمایش میذاشت برای جیهو زیادی تحریک کننده بود پس تصمیم گرفت دهنش رو بسته نگه داره و اجازه بده کارش رو بکنه
با بسته شدن دستش حرکت کرد که بشینه اما با کشیده شدن دستش از پشت به بدنش برخورد کرد
_ پشیمون شدم خم شو
باکسرش رو از پاش بیرون کشید. سه انگشتش رو مقابل صورتش گرفت
جیهو بدون کلمه ای حرف زدن اطاعت کرد و انگشت هاشو داخل دهنش برد و مشغول مکیدن شد
بعد از اطمینان از خیش شدنش با صدا از دهنش خارج کرد و بیشتر از قبل خم شد
تهیونگ به دستش که با بزاق دهنش ترکیب شده بود نگاه کرد و با پوزخندی به ورودیش نزدیک کرد
دستش رو دورانی میچرخوند و با اون یکی دستش عضوش رو به بازی گرفته بود
جیهو کلافه بود. هربار که حس خوبی به سراغش میومد تهیونگ مکث میکرد و چند ثانیه بعد دوباره ادامه میداد
خودش رو تکون میداد تا به تهیونگ بفهمونه بیشتر از این نمیتونه تحمل کنه
تهیونگ که متوجه کلافگیش شده بود دستش رو از عضوش جدا کرد و روی کمرش گذاشت . بیشتر فشار وارد کرد تا از هرگونه احتمالی که به بلند شدنش ختم میشد جلو گیری کنه
دو انگشتش رو با بدون ملاحظه داخلش برد و بدون ذره ای ملایمت شروع به تکون دادن کرد
🔞
YOU ARE READING
RAvEN🩸| KOoKMIN
Fanfiction••|برشی از داستان... . + تمومش کن جونگکوک تمومش کن درد دادن به بقیه رو وگرنه با رفتنم جوری بهت درد میدم که نتونی قد راست کنی صدای سرد و جدی جیمین با هشدار به جونگکوک یاداور کرد که نمیتونه هرکاری دلش میخواد انجام بده و بهتره حواسش به اطرافش باشه سیگ...