دین حس می کرد زمین داره زیر پاش می لرزه. با وحشت گوشه ی تخت رو گرفت و خودش رو نگه داشت تا زمین نخوره.
دین :ک.. کس؟ چی داری میگی؟؟
کس جوابی نداد. فقط نگاه پر دردش رو پایین انداخت
دین به سختی چند قدم دور تر رفت. باید یه کاری می کرد! کس داشت جلوی چشماش می مرد!
سم : کس ! به همین سادگی تسلیم نمیشیم! حتما یه راهی هست !
کس خسته بود. فقط میخواست چشماش رو ببنده و دیگه هیچ وقت باز نکنه. نمیدونست چطور بهشون توضیح بده.
گریس زخمی و پاره پاره ش به سختی از پس اون زخم ها بر می اومد و زنده نگهش داشته بود. زخم هایی که لوسیفر به بالش و بدن واقعیش زده بود با پانسمان و بخیه خوب نمیشد. هیچ راه درمانی وجود نداشت. ترمیم کردن جسم انسانیش فقط فشار بیشتری به گریسش می اورد و زود تر از پا می انداختش.
کس: گریس بی انتها نیست... چیز زیادی از گریس من نمونده...
سم: ولی شارژ میشه مگه نه؟ میتونه خودش رو ترمیم کنه!
سم راست میگفت. در حالت عادی با زمان شاید مقداری گریسش بهتر میشد. ولی کس هیچ تلاشی براش نمیکرد. در عوض گریسش ساعت به ساعت ضعیف تر می شد . چون دلیلی وجود نداشت تا سعی کنه گریسش رو روشن نگه داره. نمیفهمید سم چرا انقدر اصرار میکنه
تمام مدتی که لوسیفر اونو اسیر کرده بود کس فقط یه چیز میخواست و اونم فرصتی بود تا دوباره دین رو ببینه و براش توضیح بده. این شاید اخرین باری بود که دین رو میدید. باید از زمانش استفاده می کرد.
کس سرش رو اروم و با درد تکون داد و به جای جواب سم گفت : قبل از این که گریسم تموم بشه باید یه چیزی بگم...
دین اصلا حس خوبی به این شروع نداشت ولی بی حرکت سرجاش موند و با تک تک سلول هاش سعی کرد صدای ضعیف و گرفته ی کس رو بشنوه.
کس : تمام این سال ها که کنارتون بودم... تمام کارهایی که کردم... فکر میکردم اینطوری از شما محافظت میکنم.
دین چشماش رو به هم فشرد. تحمل این حرف ها رو نداشت. نمی خواست کس جوری حرف بزنه انگار مطمئنه که داره میمیره.
دین ناله کرد : کس... بس کن خواهش میکنم...!
کس اهسته گفت : شاید این اخرین فرصتم باشه تا باهاتون حرف بزنم...
دین ساکت شد. ولی صدای قلبش داشت اونو کر میکرد. تمام بدنش داشت می لرزید
YOU ARE READING
Left Behind
Fanfictionدین و کس و سم هر سه به دنبال نفلیم لوسیفر می گردند. ولی دست های پشت پرده ای در کار هست که باعث میشه وارد ماجرای خطرناکی بشن. تمام باور ها زیر سوال می ره و رابطه کس و دین هست که به خطر می افته. ایا کس رو به موقع از دست شیاطین نجات می دن یا کس از اول...