تو منو دوباره ساختی 46
وارد اتاق شد و با دیدنش برای چند ثانیه نفس کشیدن یادش رفت. توی لباس سفید عروسی زیباتر از همیشه شده بود و رژ قرمزش لبهاش و خوش فرم تر از قبل نشون میداد. حواسش به اطراف نبود و با تمام وجودش نگاهش و به گل رزهای سفید و قرمز توی دستش دوخته بود و با عشق وصف نشدنی ای بوی دل انگیز رز ها رو به مشامش میکشید.
با بالا اومدن سرش و خیره شدن نگاه جیسو تو نگاش تازه یادش افتاد که هنوز نفسش حبسه و باید نفس بکشه. نفسش و بیرون داد و نگاهش و از نگاه متعجب جیسو گرفت و بی حرف از اتاق بیرون رفت. تکیه شو به دیوار داد و چشماشو روی هم گذاشت.
ازش دلگیر بود.. ازش متفر بود اما نمی تونست منکر زیبایی بیش از حدش بشه.. نمی تونست جلوی بالا رفتن ضربانش رو بگیره. نمی تونست بی توجه باشه به نگاه های عاشقانه اش.
سرزنش وار سرش و تکون داد.
-به خودت بیا جین.
چشماشو باز کرد و خیلی سریع از اونجا دور شد. جیمین به رفتنش خیره شد و وقتی تو انتهای راه رو گم شد سمت اتاق رفت.
جیسو با دیدنش از جا بلند شد و جیمین سریع سمتش رفت.
-بشین زنداداش.
جیسو نگاهش و بهش دوخت و جیمین با لبخند گفت :
-تا نیم ساعت دیگه زنداداشم میشی دیگه.
جیسو رو وادار به نشستن کرد و کنارش جای گرفت.
دستشو آروم روی دست جیسو گذاشت.
-تحملش کن باشه.
جیسو نگاهشو به چشمای جیمین دوخت.
-چی رو؟
جیمین آروم زمزمه کرد.
-هیونگ رو.. من میدونم ،همه چی رو میدونم.. هیونگ هنوزم عصبانیه.. هنوزم ناراحته.. میدونی چرا؟
جیسو بی حرف بهش خیره شد تا جیمین حرفش و ادامه بده.
-چون زیادی دوستت داشت..هیونگ خیلی بهت اعتماد داشت.. برای همینم هست که عصبانیتش هنوز تموم نشده.
لبخند کوچیکی زد.
-اما من میدونم تو میتونی کاری کنی عصبانیتش تموم شه.. میتونی کاری کنی دوباره بهت اعتماد کنه.
جیسو فقط بهش خیره شده بود. چطور بود که همه بهش اطمینان داشتن اما خودش اصلا به هیچی نمی تونست اعتماد کنه.. نمی تونست اعتماد کنه که همه چی درست میشه.. نمی تونست. بی توجهی های جین داشت از پا درش میاورد. یکم بیشتر ادامه میداد دیگه هیچی ازش باقی نمیموند.
جیمین دستش و فشرد و حواس جیسو رو سمت خودش کشوند.
-تو میتونی تحمل کنی دیگه نه؟ میتونی هیونگ رو مثل اولاش کنی دیگه؟ میتونی دیگه نه؟
جیسو چشماش و رو هم گذاشت.
-سعیمو میکنم.
-ممنون.
چشماشو باز کرد و به زور لبخندی حواله ی جیمین کرد.
...
باورش نمیشد.. بعد از یکماه داشت میدیدش.. حالا که داشت میدیدش میفهمید که چقدر دلش بیش از حد براش تنگ شده بود. محوش شده بود. محو خنده ی بزرگ روی لبهاش و چشمای ریز شده اش از فرط خنده. فاصله شون زیاد بود اما میتونست صدای خنده هاش و تصور کنه. حتی میتونست بوی عطرش و بشنوه.
قلبش با هیجان میکوبید .. بلخره دوای دردش و پیدا کرده بود.
قصد نداشت از شهر رویاییش دل بکنه. قصد نداشت به این زودی برگرده کره. با اینکه دیوانه وار دلش برای سه رون تنگ شده بود اما نمی خواست برگرده. تا وقتی که فراموشش نمیکرد نمی خواست برگرده.
اما زنگ یهویی جین و دادن خبر ازدواجش بهونه ای شده بود برای دیدنش.. بهونه ای برای شکستن تمام قول و قرارایی که با خودش گذاشته بود..و چقدر ممنون بود از این بهانه ی یکهویی . حالا میتونست تا هر چقدر که دلش میخواد ببینتش و قدر این یکماه دوری دلتنگیشو برطرف کنه. جرات نداشت بهش نزدیک بشه. چون میدونست که نمی تونه جلوی خودش و بگیره و در آغوش نکشتش. پس ترجیح داد دلتنگیش و از همین فاصله ی دور برطرف کنه.
حتی یه لحظه هم نگاهش و از سه رون نمی گرفت. دیدنش قلب عاشقش و نوازش میداد. سه رون بی توجه به همه جا سرگرم صحبت با سوهی بود و هر از چند گاهی با تمام وجود زیر خنده میزد و اصلا حواسش به جیهوپی که دیوانه وار بهش چشم دوخته بود و با هر حرکتش وجودش زیر و رو میشد نبود.
...
جیمین بهشون نزدیک شد و رو به سوهی کرد.
-هی دختره نمی خوای یه لحظه سه رون و تنها بزاری.. برای منم بزارش دیگه.
سوهی حلقه ی دستش و دور بازوی سه رون محکم تر کرد.
-نمی خوام.
صدای جیمین بالا رفت.
-یاااا.
صداش و پایین برد.
-دوست دختر خودمه ها.
سوهی زبونش و بیرون اورد.
-به من چه دوست خودمه.
سه رونم بی حرف فقط می خندید.
جیمین لبشو گاز گرفت.
-فقط چند دقیقه.
سوهی سرشو به طرفین تکون داد.
-نمی خوام.
جیمین دستاشو مشت کرد و با حرص گفت :
-حیف که دختری اگر نه لهت میکردم.
سوهی دندوناشو به نمایش گذاشت.
-چقدر خوبه که دخترم.
جیمین چشماشو بست و نفسش و بیرون داد.
-آروم باش جیمین آروم باش.
چشماشو باز کرد و با دیدن تهیونگ که داشت بهشون نزدیک میشد لبخندش گشاد شد.
با ذوق سمت تهیونگ رفت.
-بیا فرشته ی نجاتم.
VOCÊ ESTÁ LENDO
you made me again
Fanfic فیک 💙 #تو_منو_دوباره_ساختی💙 💛نویسنده: ندا 💛 @nedakyu ❤️ژانر : عاشقانه و غمگین و کمی طنز...❤️ 🔷کاراکترهای اصلی: 🔸جین (بی تی اس) 🔹جیمین (بی تی اس ) 🔸جیهوپ (بی تی اس ) 🔹ته هیونگ (بی تی اس ) 🔸کیم سه رون (بازیگر ) 🔹جیسو (بلک پینک) �...