الان که نگاه میکنم ”دروغ حقیقی“ یه داستانه از زبون یه دختر ۱۳ ساله که نه میدونه سکس چیه نه میدونه عشق چیه.
خوشحالم که از خوندنش لذت میبرین، ولی اکثر گفتههام توش غیر واقعی و حتی مشکل دارن. (نه از لحاظ R rated بودنشون)
اگه تازه نوشتنو شروع کردین از این سبک نوشتن الهام نگیرین، کلی داستان اروتیک بهتر هست که بتونه کمکتون کنه درکتون از این ژانر رو بهتر کنین. همچنین کلا چیزی مثل اینو به سکس واقعی نزدیک ندونین. فتیشا و فانتزیاتونو بعد از خوندن اینحور داستانا نه، بلکه با تحقیق روشون گسترش بدین.
من الان هرگز چنین داستانی رو اینجوری نمینوشت. نمیدونم چرا واتپد اینحور داستانا رو دوست داره، شایدم قلم من رفته رفته بدتر شده.
الان خیلی کمتر فارسی مینویسم. شاید یکی از دلایلی که تو I can't keep feeling like this به بلاک خوردمم همین باشه که تسلطم روی این زبونو از دست دادم و تمرکزمو به زبون دیگهای دادم.
ممکنه یه روزی بیاد که از این داستان انقدر خجالت زده بشم که پاکش کنم، ولی تک تک کستیی که خوندن و حتی یه لحظه به کاراکترام خودشونو نزدیک حس کردن برام با ارزشن و خوشحالم میکنن. کاراکترای چیزایی که نوشتم خوشحالم میکنن، هرچقدرم که problematic باشن.
همین دیگه...؟
![](https://img.wattpad.com/cover/131391210-288-k881657.jpg)
YOU ARE READING
دروغ حقیقی
Romanceخلاصه داستان:پارسا ؛خودساخته، سرد و متنفر از اکثر موجودات! از جمله خودش! اون مثل یه دانشجوی عادی زندگی نمی کنه.اون یه آدم عادیه ولی عادی فکر نمی کنه، عادی زندگی نمی کنه. ولی با ورود آریا ورق برمی گرده.زندگی پراز تنفر اون از دوست داشتنها پر می شه.و ش...