این یعنی چی ؟ 🙂
دقیقااا
یعنی ویکوک فور اوررررررررر~ Third person pov ~
بلاخره بعد دو ساعت ، با نیم ساعت تاخیر اونها رو به روی خانم پارک نشسته بودن
تفاوت لباس هاشون کاملا تاپ بودن و باتم بودن رو نشون می داد
و ته هم همش پیش خودش فکر می کرد که کوک توی خودش چی دیده که میگه من تاپم ؟( هی ایز کیوت )
( ف.فاک می ددی )
پارک : به به زوج دوست داشتنی
کوک زیر لب اداش رو در آورد : زیج دیست دیشتنی
ته چشم قره ای به کوک رفت و رو به خانم پارک گفت : سلام
پارک با خوش رویی گفت : سلام
خب ؟ چه خبر ؟کوک : فکر نکنم برای احوال پرسی اومده باشیم
خانم پارک هومی کشید و گفت : درسته
خب اولش بگین با توجه به تنبیه هایی که گذاشته شده بود
کس تنبیه شد ؟ته نیشخندی زد و گفت : البته !
جونگکوک عزیزمون سه بار تنبیه شدخانم پارک با چشمای گشاد شده گفت : سه بار ؟
چرا ؟ته نیشخندش عمیق تر شد و گفت : اولیش برای این بود که تمام برگه های طراحی ای که روی میز اتاق کارم بود رو خیس کرد و انداخت تقصیر گوکی ...
کوک حرف ته رو قطع کرد و با بی میلی گفت : چون تقصیر گوکی بود
ته اومد جوابش رو بده که خانم پارک گفت : گوکی کیه ؟
YOU ARE READING
Stubborn Omega _ Vkook
Fanfictionجونگکوک ، فردی که فکر نمی کرد روزی انقدر کسی رو دوست داشته باشه که به خاطرش تمام کار هایی که ازشون متنفره رو انجام بده و تهیونگ ، آلفایی که از وجود مود رمانتیک و مهربونش خبر نداشت ، باورش نمیشد با پیدا کردن جفتش همچین رویی رو از خودش نشون بده مثل...