( 59 )

6.7K 852 428
                                    

سه دقیقه سکوت برای زیبایی این فن آرت

خلاصه ی پارت 58 : آقای جئون در مورد سینگلی هوسوک پرسید ، کوک با ته لاس زد ، ته کمی مستند خرگوش هارو دید تا اطلاعات کسب کنه ، کوک فهمید ته با پسرش چیکار کرده ، رفتن خونشون  ، کوک پروو بازی در آورد ، تو آغوش هم خوابیدن ، ته کاهنده های کوک رو برداشت ، کوک بعد فهمیدن اینکه جفتش می خواد بره جلسه در خواست کرد اونم بیاد

~ Third person pov ~

کوک : منم میام

ته اول با گیجی به پسر نگاه کرد و بعد از درک حرف پسر لبخند شیطونی زد و گفت : راستشو بگو
دلت نمی خواد از بغلم جدا بشی نه ؟

کوک نگاه پوکری به جفتش انداخت و بعد چند ثانیه پشتش رو سمت تهیونگ کرد و گفت : دو دقیقه بهت رو میدم پروو میشی

و باسنش رو بیشتر سمت تهیونگ گرفت تا بگه  به کونمی

ته با صدای آرومی خندید و از اتاق بیرون رفت و سمت آشپزخونه رفت

شیرموزی که برداشته بود رو روی میز اتاق کارش گذاشت و دوباره سمت اتاق خودشون رفت

به جونگکوکی که هنوز توی همون حالت بود نزدیک شد و کنارش نشست و خم شد و بوسه ی محکمی روی لپ پسر گذاشت و بعدش شیرموز رو روی تخت گذاشت و پسر رو از زیر بغلش گرفت و بلندش کرد

کوک بدون اینکه توجهی به ته بکنه سرش رو اون ور کرد و با بی زبونی گفت که هنوز باهات قهرم

کوک بدون اینکه توجهی به ته بکنه سرش رو اون ور کرد و با بی زبونی گفت که هنوز باهات قهرم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

آروم خندید و بعد اینکه شیرموز پسر رو برداشت ، باهم سمت اتاق کار تهیونگ رفتن

آروم روی صندلی نشست و بعد اینکه جای کوک رو توی بغل خودش درست کرد ، برای ساکت نگه داشتنش شیرموزی که آورده بود رو باز کرد و بهش داد

با دیدن شیرموز سرفه ای کرد و شیرموز رو گرفت و آروم گفت : وظیفت بود ولی مرسی

تهیونگ هم آروم خندید و بعد از تکون دادن سرش به نشونه ی تاسف برای بچه بازی های جفتش ، کرواتش رو محکم کرد و تماس یونگی رو جواب داد

نگاهی از تو صفحه ی لب‌تاب به افراد توی اتاق انداخت و سرش رو تکون داد و به همشون سلام کرد و بدون توجه به صورت های پر از تعجبشون به خاطر جونگکوک توی بغلش ، جلسه رو شروع کرد

Stubborn Omega _ Vkook Where stories live. Discover now