( 56 )

8.2K 930 1.1K
                                    

خیلی قوی بود
خیلی قوی شقمون کرد








خلاصه ی پارت 55 : کوک دومین گلدون خانوادگی تهیونگ رو هم شکوند ، ته گوشی جونگکوک رو گرفت ، ته شیرموز های کوک رو دور انداخت ، ته در اتاق خوراکی کوک رو قفل کرد ، ته رفت جلسه و برگشت ، کوک رفت تو بغل تهیونگ گریه کرد ، کوک گربه شد ، ته تو شیر کوک خواب آور ریخت ، کوک تا فردا صبحش خوابید ، کوک تب کرد ، ته زنگ زد به جین

~ Third person pov ~



جین : به سلام تهیونگ
چه خبر ؟ چی شده ؟

ته نفس عمیقی کشید و گفت : سلام جین
یه اتفاقی افتاده برای همین زنگ زدم

جین : چی شده ؟ داداشم خوبه؟ بهم زنگ نمی زنه این چند وقت ، بهش بگو من نمیام منت کشیا

ته : اینا رو بیخیال جین
کوک بیدار نمیشه ، خیلی هم داغه بدنش ، دیشب خوب بود نمی دونم چی شد یه دفعه

جین بعد چند ثانیه سکوت هوفی کشید و گفت : نگران نباش
الان آماده میشم میام چیزی نیست
می بینمت

و گوشی رو قطع کرد

تهیونگ هم گوشی و خاموش کرد و بعد از برگردوندنش روی پا تختی ، شروع کرد با استرس قدم زدن توی اتاق

ته : نکنه به خواب آور حساسیت داشته ؟
آخه اگه داشت که زود تر باید حالش بد می شد
نکنه حامله شده ؟
ولی خانم پارک گفت که تا قرص نخوره حامله نمیشه
سرما خورده ؟ ولی دیشب که حالش خوب بود

با شنیدن صدای سرفه ی کوک سریع برگشت سمت تخت و سرش رو نزدیک جفتش برد

ته : هی کوک حالت خوبه ؟
چی شده پسرم ؟

کوک نگاه بی خالی به جفتش انداخت و دوباره چشماش رو بست

ته با دیدن چشمای بسته ی کوک پوفی کشید و روی تخت نشست و همون طور که با استرس پاش رو تکون می داد گوشیش رو برداشت تا ببینه چیزی از روی گوگل پیدا می کنه یا نه

ته با دیدن چشمای بسته ی کوک پوفی کشید و روی تخت نشست و همون طور که با استرس پاش رو تکون می داد گوشیش رو برداشت تا ببینه چیزی از روی گوگل پیدا می کنه یا نه

Ups! Ten obraz nie jest zgodny z naszymi wytycznymi. Aby kontynuować, spróbuj go usunąć lub użyć innego.

با پیدا نکردن چیزی توی گوگل دوباره پوفی کشید و گوشی و رو خاموش کرد

دستش رو روی پیشونی کوک گذاشت که با حس گرمای زیاد با نگرانی نفسش رو بیرون داد و با استرس منتظر جین موند








Stubborn Omega _ Vkook Opowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz