-بله بفرمایید؟
تهیونگ به مرد نسبتا آشنای پشت در نگاهی کرد.کجا دیده بودتش؟
×اوه! سلام با جیمین کار داشتم. تو باید همون تهیونگ باشی نه؟
تهیونگ متعجب سر تکون داد.
×خب خوشبختم،البته قبلا هم دیگه رو دیده بودیم،توی بار همراه جیمین.
آهااان،پس این باید همون... سونگ جین یا یه چی تو همون مایع ها باشه!.
-خوش اومدی سونگ جین شی.
تهیونگ مرد بتا رو به داخل خونه دعوت کرد.جین با قیافه بی حسی به پسر نگاه کرد:
×سوکجین هستم! البته قبلا هم گفتم، جین صدام کن.تهیونگ با خجالت سر تکون داد و همون طور که پشت سرش رو میخاروند ببخشیدی زمزمه کرد.
+هیونگگگ
در لحظه گلوله ای آبی رنگ با سرعت از کنار تهیونگ گذشت و خودش رو تو بغل بتا انداخت.×جیمین! دلم برات تنگ شده بود پسره ی کثافت.
تهیونگ با چهره ای گیج به ابراز احساسات جین و جیمینی که مثل کوالا از بتا آویزون شده بود انداخت.
+هیونگ من سرم شلوغ بود تو نباید بهم سر میزدی؟
جیمین با دلخوری گفت و گونش رو به شونه های پهن مرد چسبوند.
×آیگو~ جونگ کوک میگفت جدیدا خیلی تغییر فاز میدی ها! به خاطر اون تربچه کوچولوته؟
جین حین حرف زدنش چشمکی به تهیونگ مات و مبهوت زد.
+اون پسره ی دهن لق...خودت رو مرده فرض کن جئون!
جین امگا رو از بغلش فاصله داد و با اخمی ظاهری به صورت گل انداختش نگاه کرد:
×یعنی اگه جونگ کوک نمیگفت تو نمیخواستی بهم بگی؟در هر صورت من الان خبر دارم و فکر هم نمیکنم این طور این ور اون ور پریدنت برای بچهات خوب باشه.بتا سرش رو بالا آورد و به تهیونگ نگاه کرد.
×راستی یه تبریک به جفتتون بدهکارم.
و لبخندی زد.
-ممنونم...بیاید بشینید جین شی،قهوه براتون میارم.
جین سری تکون داد و همون طور که دست جیمین رو میکشید به طرف کاناپه ی سه نفره ی هال رفت.
+هیونگ نونا نیومده؟
×کی گفت نیومده؟ داره ماشینو پارک میکنی.میدونی که این اطراف یه جای پارک هم پیدا نمیشه.
جیمین فقط سر تکون داد.
×جیمین، جونگ کوک میگفت این یارو کیم پسره خوبیه. ظاهرا بچه رو هم قبول کرده مگه نه؟
جیمین آروم تایید کرد:
+پسره خوبیه، صادقانه بخوام بگم... دوستم داره و بچه رو هم همین طور، ولی من...
YOU ARE READING
𝗔𝗹𝗽𝗵𝗮 𝗼𝗿 𝗼𝗺𝗲𝗴𝗮؟
Fanfictionاخطار: ما هیچ مسئولیتی در قبال اکلیل هایی که قراره ازتون بپاچه قبول نمیکنیم :)))🌈 "سیزده سال اول زندگیم به این فکر میکردم که قرار یه آلفا باشم؛ ولی خب این دنیا همیشه خواسته های منو به تخمش گرفته. و از اونجایی که کارما در برابر من تبدیل میشه به ماد...