پارت 15

3.4K 732 382
                                    


آیم بک بچز :)
اول وت بده
کامنت هم یادت نره
آفرین گود گرل
بدو برو بخون

______________________________

توی خونه ی ددی جونگ این... یا بهتره بگیم جیمین، جنگ شده بود!

ساعت 4 صبح بود و هر هفت نفر تلفن به دست در حال کنسل کردن برنامه هاشون بودن!
به راحتی چند کلمه ی شرط جدیدی که ظاهر شده بود بازیچه ی دست پدربزرگ گرامی شده بودن و حالا شغل، کار، زندگی، خانواده و همه چی روی هوا بود!

سانگوو هم مثل بقیه از خواب بیدار شده بود و وقتی دید همه عمیقا مشغولن، پیش یونگی و هوسوک که بیکار بودن نشست.

سوزی بد خواب شده بود و یونگی دیگه نتونسته بود اون دو تا تیله ی مشکی رو ببنده.

سانگوو عروسک خرگوش و ببرش که آپا تهیونگ و کوکی براش خریده بودن رو بغل کرد و روی پای هوسوک دراز کشید : هیونگ. چیشده؟

چیشده بود؟
درسته.
یک ساعت پیش بود که نامجون همه رو توی نشیمن جمع کرده بود و گفته بود : شرط پنجم ظاهر شده. هممون قراره بریم یه جایی... که نفهمیدم کجاست!

تهیونگ : یعنی یه چیزی هست که تو نمیدونی؟!

نامجون : خب ببین گفته آدرس دقیقش رو وکیل یون برامون میفرسته. و من بهش زنگ زدم و گفت یه جزیره ی شخصیه پدربزرگه که کسی از وجودش خبر نداره! باید اول با هواپیما بریم بوسان و از اونجا با لنج بریم به جزیره!

جونگ کوک : و دقیقا به چه دلیلی باید بریم اونجا؟

نامجون : خونه ی دوم پدربزرگ! تا یه مدتی اونجا میمونیم الان نزدیک بهاره. تا هر وقتی که شرط ها تموم بشه باید اونجا باشیم.

هوسوک و یونگی اول از همه گفتن : من نمیام!

و بعد به همدیگه نگاهی کردن و هوسوک در جواب لبخند یونگی سرش رو پایین انداخت و چیزی نگفت.

یونگی ادامه داد : من نمیتونم یه بچه رو بکشونم ببرم وسط نا کجا آباد!

هوسوک : واقعا حس خوبی ندارم.

نامجون : به هر حال نمیتونیم انجامش ندیم و شما هم بهتر از من اینو میدونین. من دارم زنگ میزنم به جکسون تا کارای کارخونه رو بهش بسپرم و بهتره شما هم همین کارو بکنین.

تهیونگ : جکسون؟

جین آروم زیر لب گفت : وکیلش.

جیمین : منم به وکیل یون زنگ میزنم تا ببینم قضیه چیه.

جونگ کوک شونه بالا انداخت : منم بلیط میگیرم.

و رو به شوهرش گفت : میتونی وسایل خودمون و سانگوو رو جمع کنی؟

تهیونگ سر تکون داد و از جاش بلند شد.
با رفتن تهیونگ کم کم بقیه هم بلند شدن و هر کس مشغول انجام کار های خودش شد.

📜Condition / شرط📜Opowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz