توجه: قصههای چپتر ویژه در حقیقت در قصهی اصلی رخ ندادهاند.
The Hands
28
سیزدهم
- حدس بزن کی الان جلوم وایساده جونگده.
زن جوان توی تلفن گفت و پا روی پا انداخت. طرف دیگهی تماس، جونگده گوشی رو برای لحظهای از گوشش فاصله داد و به نام تماسگیرنده نگاه کرد.
- صدای چانیوله میشنوم؟
گوشی رو دوباره کنار صورتش گرفت و پرسید. جونگهی بلافاصله جواب داد: بینگو. داره سخنرانی میکنه.
جونگده لبخند کمرنگی زد و گفت: باید بهم از قبل اطلاع میدادی.
- حالا قسمت هیجانانگیز ماجرا مونده داداش. حدس بزن دیگه کی رو دیدم؟
جونگده فاصلهی ابروهاش رو کم کرد و کمی فکر کرد: یه ربطی به چانیول باید داشته باشه درسته؟ یونگی؟
- یهخرده دورتر فکر کن. اول اسمش هم ب داره.
چشمهای جونگده که تنگ شده بود با شنیدن این حرف گرد شد و پرسید: بیون؟ جیهون؟ جیهون اونجاست؟
جونگهی سرش رو به دو طرف تکون داد و نگاهش رو از استیج گرفت و به پسری که ردیف اول، چند صندلی اونطرفتر روی صندلی همراه کارگردان پارک نشسته بود نگاه کرد. پسر پاهاش رو بههم جفت کرده بود؛ کولهپشتیش رو از جلو بغل کرده بود و با یه لبخند پررنگ به کارگردان که صحبت میکرد خیره بود: بیون درسته. ولی جیهون نه. بکهیون!
جونگده نفس عمیقی کشید و به گزارش مالیای که زیر دستش بود نگاه کرد. رواننویس دستش رو برداشت و بدون اینکه حواسش باشه گوشهی کاغذ نوشت: پارک چانیول.
- خبر دیگهای داری یا زنگ زدی فقط همین رو بگی؟
با لحنی که نسبتبه چند لحظهی گذشته گرفتهتر بود پرسید و گوشهی گزارش رو پاره کرد. جونگهی شونه بالا انداخت: فکر کردم دوست داری بدونی چانیول اوپا تو چه وضعیتیه.
- اینکه اومده سخنرانی بکنه و بیون بکهیون هم اون دوروبرهاست واقعا خبرهایی نیستن که بخوام بهشون اهمیت بدم جونگهی.
بهآرومی گفت و گوشی رو از صورتش فاصله داد. برای چند ثانیه به اسم جونگهی روی صفحهی تلفن نگاه کرد و درنهایت تماس رو قطع کرد. گوشی رو کناری گذاشت و گزارشهای جلوی دستش رو هم کنار زد. کیبوردش رو جلو کشید و سرچ کرد: کارگردان پارک...
با نوشتن همین اندازه، اسم کامل چانیول پیشنهاد شد. روی اسمش کلیک کرد و به اولین عکسش نگاه کرد. دستهاش رو بههم گرفت و زیر چونهش گذاشت، آروم زمزمه کرد: دلم برات تنگ شده.
YOU ARE READING
The Hands🎬
FanfictionFICTION : The Hands- دستها COUPLE : چانبک 🎬 GENRE : رمنس، روزمره، انگست، اسمات AUTHOR : #صفید EDITORS : ترنم و صدف READ ON : یکشنبه NC-20 داستان: روزی انگشت اشارهی دست چپِ بیون بکهیون با پوستر مسترکلاسهای کارگردان پارک برید و خط سرخ خو...