part"30

4.5K 446 21
                                    

به نام خدای رنگین کمان🌈

"فصل 2"
ممنون از کسایی که ووت دادن و شرط پارت قبلی رو رسوندن...و منم به قولم عمل کردم و پارت اول و اپ کردم...
فقط اونان که بهم انرژی میدن و خوشحالم میکنن❤...
لاویو...

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
(گذشته یا اینده؟...)

........

همه چیز خوب نمیمونه‌‌‌...
همه چیز عادی نمیگذره...
همه چیز مثل یک خط صاف نیست...
فراز و نشیب داره...

یادتونه گفتم اینجا کلیشه ایه...
کلیشه های رنگی...فقط از نوع سیاهش...
خب..اینو واسه الان گفتم‌...

الانی که سیاه تنها رنگ معنا شده برای منه...
کلیشه های رنگی از نوع سیاه...
ترسناکه...
وقتی همه چیز عادی و خوب داشت میگذشت...

یهو زندگیت برعکس شه...
انگار که اون ارامش ...ارامشه قبله طوفان بود...
طوفانی که پایه های اعتماد و عشق و ممکنه نابود کنه...

اما نیومدم تا خرابش کنم...
من برگشتم تا نشونتون بدم...

زندگی دو عاشق با فراز و نشیب های تقدیر...
این دو عاشق چطور با این فراز و نشیب هایه به ظاهر سخت کنار میان...
چطور با کلیشه های سیاه کنار میان...

نکنه خودشون گرفتار سیاهی بشن...سیاهیه کلیشه ها...
سیاهی که تنها تو قلب شیاطین و موجودات الوده به گناهه.

لوسیفر...
شاید لوسیفر هم تنها گناهش عشق بود که از بهشت رونده شد...
کسی چه میدونه...

اما چیزی که الان میخوام بهتون بگم اینه که...
عشق الوده ترین گناهه....
مراقب باش رونده نشی...

♡♡♡♡♡♡♡

(۳ سال بعد...)

-سلام...
جام های بلوری رو با ظرافت جایه مخصوصشون میچیدم که با صدای مردی دست از کار کشیدم و با تعجب برگشتم طرفش...

یه مرد حدودای ۳۵ سال...و تیپی شیک...
کره ای بود‌...
درسته...
چون به کره ای سلام کرد...

با ابروهای بالا رفته نگاش میکردم...
هنوز ظهر بودو اینموقع کسی اینجا نمیومد...
و باید در بار هم بسته بوده باشه...
پس به چه اجازه ای گذاشتن کسی الان بیاد تو؟

باید یه تنبیه زیبا برای جیمین پیدا میکرد...

افکارش و بیرون ریخت و با کش اوردن لباش که تنها برای بیرون اوردن بی روحی از صورتشه... به مرد خیره شد...

-سلام...بفرمایید،
با خوشرویی گفت و منتظر به مرد نگاه کرد...
اون مرد دقیق به تهیونگ نگاه میکرد...طوری که انگار میخواست بفهمه داره به چی فکر میکنه‌‌‌...

بلاخره دهن مبارکش و باز کرد و گفت: تهیونگ کیم؟
بازم ابروهاش از تعجب بالا پریدن...
اینجا همه اونو با فامیلی جعون میشناختن...
و حالا فردی کره ای تو دل کالیفرنیا پیدا شده که اونو کیم صدا میزنه؟

Hidden LoveTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang