قسمت چهلوهفتم
بیدارشدن با نوازش آلفاش روی سرش مثل برگشتن به یک ماه پیش بود.
کیونگسو بیشتر به سینه ی آلفاش چسبید، انگشتاش هنوز به پیراهن آلفاش چنگ زده بود و حتی بعد تمام شب راضی به رها کردنش نبود.
-همم؟
آلفاش صدای ارومی ایجاد کرد و نفسی تو موهای کیونگسو کشید: بیداری؟
کمی از چنگ خواب با کشمش فرار کرد. سعی میکرد چشماشو باز کنه چون صدای آلفاش رو شنیده بود
– گرسنه نیستی؟ ما باید صبحونه بخوریم قبل از اینکه ناهارم بکل از دست بدیم.
-ممم...
کیونگسو پیراهن نرم آلفاش رو رها کرد و دستشو بالا اورد تا چشماشو بماله. برخلاف خوابی که کرده بود هنوز بخاطر دوشب قبل که بیخوابی کشیده بود خسته بود. با خنده ی آلفاش سرشو بلند کرد و با متوجه موقعیتشون شدن، یخ زد.
بدن هاشون بهم چسبیده بود، پاهاشون توهم گره خورده بود و پتو هنوز روشون بود، این خیلی شکه کننده نبود،چیزی که شوکه کننده بود سفتیای بود که به رونش فشار میاورد.
گیجی صدای آلفاش رو پر کرد:کیونگسو؟
-من...
نفس عمیقی کشید و بعد کیونگسو زانوش رو که بین زانوهای آلفاش فرو رفته بود رو بیرون کشید و عقب تر رفت. قلبش تو دهنش میزد و پشت گوش هاش میسوخت، چشماش رو محکم بست و منتظر عکس العمل آلفاش شد.
مدت زیادی سکوت بود قبل از اینکه جونگین بطرز عجیبی گلوش رو صاف کنه و نشانه ای داد که یعنی موقعیت رو درک میکرد.
- متاسفم، نترس، من مجبورت نمیکنم...
-اگه منو میخوای، من..
کیونگسو بخاطر خش برداشتن صداش، نتونست جمله اش رو تموم کنه.
او قرار بود مال جونگین باشه- بدنش متعلق به جونگین بود- و این باید برایش عادی میبود که خودش رو به آلفاش پیشنهاد بده.
گرچه ترس و وحشت ممکن بود سراغش بیاد، که اون دستا رو بیاد بیاره.
که آلفاش برند زشت روی سینه اش رو ببینه.
بغضی تو گلوش بوجود اومد.
-نــه!
آلفاش جدی گفت: اگه ازم نخوای من لمست نمیکنم.
تنش موقعیت با خنده ی شرم زده ی آلفاش شکسته شد و باعث شد کیونگسو به صورت قرمز شده ی آلفاش نگاه کنه.
-میدونی...
جونگین مثل یه پسر خجالتی و عجیب گردنش رو کشید و دراز کرد در حالی که از نگاه کیونگسو دوری میکرد.
YOU ARE READING
"CLAIMED" [Complete]
Werewolfاونجا بودی... وقتی که نیاز داشتم کسی پیشم نباشه تو بودی... درست روبهروی من... با نگاه پرنفوذت بهم خیره شده بودی... با اون موهای پلاتینیومی سفید، سخت دور از دسترس و سرد بنظر میومدی... چطوره نگم از لباس کشباف قرمز رنگ بستکبالت که تو رو جذاب تر نشون می...