کنار هری روی مبلی نشسته بودم و منتظر بودم تا منیجر بیاد و حرف بزنه. نگاهی دور تا دور اتاق انداختم. خوشبختانه فقط یک بار با این اتاق و صاحبش رو به رو شده بودم و اون هم موقع امضا قرارداد بود. امیدوار بودم این بار دفعهی آخری باشه که پامو اینجا میذارم.
_ سلام بچه ها!
سرم به طرف در چرخید و منیجرو دیدم که با خوشحالی وارد اتاق شد و به سمت میزش رفت. من و هری سلام کوتاهی تحویلش دادیم و اون بالاخره پشت میزش نشست و با لبخند به ما نگاه کرد.
_ خب بچه ها تو این مدت که خیلی اذیت نشدین؟
هری کاملا جدی جواب داد: شدیم! زیاد!
_ اووووم... من فکر کردم داره بهتون خوش میگذره!
_ مگه میشه آدمو مجبور به کاری کنن و بهش خوش بگذره؟ چرت نگو.
_ که اینطور... خب... من امروز خبرای خوبی براتون دارم.
با تعجب بهش نگاه کردم. مگه میشد همچین آدمی حامل اخبار خوبی باشه؟
_ میدونید... شما دو تا واقعا تو این مدت عالی بودید. حداقلش اینه که کسی به فیک بودن رابطتون شک نکرد یا خیلی کم بودن کسایی که شما رو باور نداشتن. من فکر نمیکردم انقد کار رو خوب پیش ببریم. انتظار داشتم هری سرکشی کنه ولی خب تو خیلی خوب همکاری کردی هری. من واقعا فکر نمیکردم که در حال اذیت شدن باشید!
با لحن مسخرهای اینو گفت تا بفهمونه که اونقدرام اتفاق براش مهم نیست.
_ ولی خب خبرای خوبی براتون دارم بچه ها.
سرمو تکون دادم و گفتم:
_ میشه زودتر این خبر خوبو بگید و راحتمون کنید؟
_ خب میدونید که رابطهی شما جنبهی تبلیغاتی داشت. من اصلا دوست ندارم که توی اخبار سلبریتیا هری و روابطش به یه مسئلهی روتین تبدیل شن! به خاطر همین شما رو وارد رابطه کردم. آیلین تو به ازای کارت پول میگرفتی و علاوه بر اون این رابطه منفعتهای دیگهای هم برات داشت. همون طور که بهت قول داده بودم مگه نه؟
سرمو پایین انداختم. قصدش از این حرفا چی بود؟ هری دستش رو روی دستم گذاشت تا آرومم کنه.
_ سرتو بالا بگیر! من از پیشنهادای بهترین تیمهای جهان بهت خبر دارم. تو بازیکن فوق العادهای هستی این چیز واضحیه اما خب تا حالا اصلا اونجور که باید شناخته نشدی بودی. درست نمیگم؟
هری با عصبانیت گفت: قصدت از این حرفا چیه؟
_ من فقط میخوام به آیلین کمک کنم تا یه وقت فراموش نکنه که تو این رابطه هیچ ضرری نکرده. راستی آیلین تو الان تقریبا یه مدل ورزشی محسوب میشی نه؟ اسمش باید یه همچین چیزی باشه. تا حالا تو چندتا مجله عکسای تبلیغاتیت با اون برندی که باهاش کار میکنی چاپ شده؟
YOU ARE READING
Fake
Fanfictionهمه چیز قرار نیست طبق برنامه پیش بره در حال ویرایش (بعضی پارتها تغییرات خیلی جزئی و غیرضروری دارن)