پسر رو به طرف دیوار هل داد.
-لباسات رو دربیار.
چشمهاش گرد شد. دوباره نه...
تعلل پسر رو که دید به سمتش یورش برد و با حالتی وحشیانه تیشرت بک رو از تنش درآورد.
صدای هق هق پسر علی رغم خواستهی دلش بلند شد. نمیخواست به این راحتی به برادرش نشون بده که ترسیده. بک نمیخواست سوهیون بفهمه چقدر شکسته و در عذابه.-هیونگ...
با صدای خفه و شکستهای برادرش رو صدا کرد. مثل همیشه هیچ نتیجهای نداشت.
پسر رو رو به دیوار قرار داد و پشتش ایستاد. نگاهی به کمر سفید و استخوانی برادرش انداخت.-واسه کسی که توی گی بار کار میکنه، بدنت زیادی دست نخوردهست.
اشک با شدت بیشتری روی گونههاش روان شد. اون هرزه نبود.
-من هرزه نیستم.
-برام مهم نیست. تا وقتی که آبروی من رو به فاک ندی، هیچی برام مهم نیست. همینجوری میمونی تا برگردم.
لحن مرد به قدری سرد و رعب آور بود که بک مور مور شدن کل بدنش رو حس کرد.
پاهاش سست شده بود. دستور برادرش رو اجرا کرد و منتظر موند.
صدای پای سوهیون رو شنید. پشت کمرش از دردی که هنوز حس نکرده بود، تیر کشید.-میدونی برای چی داری تنبیه میشی؟
بکهیون با بغض سرش رو تکون داد.
-برای چی؟ بگو بک.
-به خاطر حاضر جوابیم.
اولین ضربهی شلاق روی کمرش نشست. جیغ خفهای از دهنش در رفت.
-آفرین پسر خوب.
ضربهی دوم و بلافاصله سوم رو زد. صدای جیغ دردناک بک خبر از درد وحشتناک کمرش میداد. هر چقدر هم به این صورت تنبیه میشد، به دردش عادت نمیکرد.
-به نظرت چندتا ضربه قراره بخوری؟
-نمی...دونم.
بی جون زمزمه کرد و دستش رو به دیوار تکیه داد. کمرش میسوخت در حالی که وجب به وجب پوستش یخ کرده بود.
-حدس بزن.
با تفریح و سرگرمی به کمر برادر کوچکترش خیره شد و ردهای قرمز رو پشت پلکش ثبت کرد تا هرگز از یادش نره. صحنهای که روبروش بود بی شباهت به یک اثر هنری نبود. پوست بی نقصی که مزین به خطوطی قرمز شده بود، برای سوهیون بی نهایت زیبا بود.
-نمیدونم.
حرفش رو تکرار کرد و سوزش کمرش رو در جواب گرفت.
-حوصلهام رو سر میبری واقعاً.
هم زمان که دستش رو برای ضربهی بعدی بلند کرد، صدای زنگ گوشیش بلند شد. لعنتی گفت و به سمت میز رفت.
YOU ARE READING
『𝐌𝐚𝐲𝐛𝐞 𝐘𝐨𝐮 𝐀𝐫𝐞 𝐌𝐲 𝐇𝐨𝐦𝐞』
Fanfic«زندگی دو دوست که از مدتها پیش به هم گره خورده. بکهیونی که عاشق چانیوله و چانیولی که از عشق به همجنس فراریه. اما این فقط ظاهر قضیه است و کی واقعا از دل چان خبر داره؟ » «تهیونگی که جئون جونگکوک رو میپرسته و جونگکوکی که اون رو فقط یک مزاحم میبینه...