(part 73)

78 5 2
                                    


Mr. Sandman: SYML

devil within: digital daggers

خواهش میکنم پایین رو بخونین
______

سه هفته بعد از دید مگان.

توی این سه هفته همه چیز عادی بود. بجز کابوس هام و حس سایه ای که همش روم حسش میکردم بقیه اتفاقا عادی بود.

زین میومد پیشم و من واقعا از همه اینا راضی بودم... حتی با وجود ترسی که داشتم.

گیج بودم... خیلی ارومتر از قبل شده بودم و حس میکردم ریلکس تر شدم. کنار هری ارامش بود... لبخند بود... و خب از اونجایی که هری یه منفی بیشعوره و منم یه بی جنبه که رو بدنم حساسم به قطع یکم بی ادبی هم بود. البته خب مطمعنا همه فهمیده بودن که من و هری سکس داشتیم چون اولین باری که هری اسنپکم کرد جلوی لیام و نایل بود که باعث شد نایل از خنده با مخ بره تو دکور و همه چیزو خراب کنه و لیام هم عربده بزنه. یه بار هم تهدیدم کرد که اگه نبوسمش توی خیابون سینمو فشار میده. ( هری کانی میباشد :/ جقول بدبخ)

همه این مزخرفات فقط واسه این بود که من دیگه به کسی که بهم گفته بود نزدیکم میمونه فک نکنم چون در هر صورت اونو همیشه همه جا پیش خودم حس میکردم.

یه مدت بود که رفتار همشون با من عجیب بود. انگار یه چیزی هست که من نباید بدونم. تا میرفتم بینشون ساکت میشدن و زیر زیرکی به هم نگاه میکردن یا میرفتن تو فکر و توی اکثر مواقع هم بهم خیره میشدن که حس لخت بودن بهم دست میداد.

*'*'*'*'*'*'*'*'*'*'*'*'*'*

/مگان دارم بهت راستشو میگم.

/کوین اونا همش به من خیره میشن انگار من شلوارمو کثیف کردم. (منظورش اینه که ریده تو شلوارش و خودش نمیفهمه اونا هم هیچی بهش نمیگن فقط پشت سرش حرف میزنن .-. مختصر و مفید :/ )

/خب لعنتی حتما یکی از اون خرا میخواد یه کاری کنه.

/کدوم خری میخواد چیکار کنه؟

/ من اجازه اینو ندارم که بت بگم.

/مشکوکی

/من هیچی نمیگممممم...

/ خب... الان فهمیدم اون خری که دربارش خرف میزنی هریه. هری میخواد چیکار کنه؟

/ به من چه اصلا خودت برو ازش بپرس مگه من جاسوستم؟

/خب جواب سوال اولمو گرفتم. اون هریه.

/من اینو نگفتم.

/نه نگفتی ولی سوتی دادی. خب حالا هری میخواد چیکار کنه؟

/به من چه.

/تو میدونی.

/نه من نمیدونم.

/چرا میدونی

/دارم میگم نمیدونم.

/پس چرا باید بفهمی که هری میخواد یه کاری بکنه؟

Girl of the darknessWhere stories live. Discover now