آشنایی بامن (part 1 )

2.1K 118 17
                                    

رفتم جلوی آینه.کیو میدیدم؟یه دختر ۱۶ سالهکه به خاطر مشکلاتی که نا خواسته براش پیش اومده بود

از جامعه و خانوادش طرد شده بود.یه دختر قد بلندبا یه بدن ظریف و استخونی.مو های بلند مشکی پر

کلاغی.پوست سفید و چشمای عجیب و ترسناک.چشمام مثه چشمای گربه عدسی کشیده و خطی داشت

و رنگ چشمام هم قرمز بود...لبای گرد و دندونای نیشی که از حد نرمالشون بلند تر بودن...

صورتم مشکلات زیادی داشت و من به خاطد همین مشکلات تنها بودم.شاید اگه صورتم این عیب ها رو

نداشت یه دختر دوست داشتنی میشدم...هه...دوست داشتنی...من توی وضعیتی بزرگ شده بودم که

کلمه دوست داشتنی برام یه جوک چرت و مسخره حساب میشد.دختری بلودم که اسباب بازیاش به جای

عروسک و مجسمه چاقو و ساطور بود.ترسوندن و اذیت کردن براش سر گرمی محسوب میشد و کشتن

امری بود موجب شادیش.

تنهایی خیلی تاثیرات بدی روم گذاشته بود.ولی خب خوب بود.از لباسای مسخره دور بودم و رنگای جلف

نمیدیدم.لخت و عور ندگی نمیکردم.لباسای خاصی میپوشیدم.

فقط ستا رنگ رو دوست داشتم.قرمز،مشکی و سبز.

این من بودم«مگان»دختر تاریکی و تنهایی.دختر وحشت.

توی همین فکرا بودمکه زنگ لعنتی ساعت باعث شد مثه ملخ بپرم هوا.

گندش بزنن...وقت تمرین بود.رفتم توی اتاق ابزارم.عاشقش بودم.یه اتاق بود با چهار قفسه بزرگ.توی

اولی تفنگ هام بودن.چنتا دوربین دار بزرگ.

قفسه دوم هم کلت و پیستول بود توی اندازه های متفاوت...

قفسه سوم قفسه چاقو ها و ساطور هام بود که زیرشون هم چنتا شمشیر سامورایی کشیده قرار داشت.

قفسه آخر از همش باحال تر بود.یه قفسه بود پر از چیزای عجیب و غریب.چنتا دستکش خار دار بود و

هفت هشتا جفت رینگ بکس.شوکر الکتریکی.فندک های متفاوت.قیچی های مخصوص چیدن گوشت.و از

همه مهمتر یه تیر و کمان عتیقه.

سریع یه دوربین دار برداشتم و جیبام رو پر از فشنگ کردم.توی یکی از جیبام هم یه جاقوی ضامن دار

بزرگ گذاشتم و حرکت کردم سمت جنگل.

هوای عجیبی بود.از در که بیرون اومدم یه پسر با قد بلند با یه کله گنده دیدم...عجیب بود سرش خیلی

بزرگ بود.بعد از چند ثانیه متوجه شدم که مو هاش فر فریه.تفنگم رو پر کردم و به سمت سرش نشونه

رفنم...
_

-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_
سلام دوستان....من ساحلم...16 سالمه بوشهری هستم...با یکی از بهترین دوستام داریم این پییج رو اداره میکنیم که اونم داستانش فوق العاده هست...
تو رو خدا هر قسمتی که خوندین نظر بزارین...
همتون رو عاشقم

Girl of the darknessOù les histoires vivent. Découvrez maintenant