نقطه ی آغاز

245 59 194
                                    

خبر ترک ژاپن تمین به سمت کره درست مثل بمبی بود که ناگهان ترکید و افراد زیادی رو زخمی کرد.

اولین کسی که از شنیدن این خبر شوکه شد ، رئیس کمپانی بود که تمین با دیدن صورتش کمی ترسید نکنه سکته کنه یا اتفاقی براش بیوفته .

طوری که قرمز شده بود و از گوش هاش دود بیرون میزد نشون دهنده ی این بود که چقدر انتظار شنیدن این خبر رو نداشته و چقدر شوکه شده .

دومین نفر منیجر تمین بود .

منیجر تمین ، با شناختی که ازش داشت حدس میزد چنین چیزی پیش بیاد بنابراین به اندازه ی رئیس کمپانی شوکه نشد اما نمیتونست این حقیقت رو انکار کنه که از دوری تمین به شدت ناراحت  و دلتنگ میشه.

فن های تمین توی صفحات مجازی تبدیل به چند دسته شده بودن . دسته ای که معتقد بودن کمپانی توکیو با تمین به خوبی رفتار نکرده و این باعث شده تمین بخواد کمپانی رو ترک کنه . عده ای عقیده داشتن دلیل شخصی ای پشت این ماجراست و عده ی دیگه ای فکر میکردن تمین بخاطر قلدری های که قبل از معروفیت از ژاپنی ها دیده تصمیم گرفته کشور رو ترک کنه و دسته ی آخری که ازش حمایت میکردن .

اما هیچکس به اندازه ی کیبوم شوکه و ناراحت نشد .

وقتی تمین بعد از مدت ها به خونه ی پدریش رفت و جلوی کیبوم و جینکی از تصمیم و دعوت نامه ای که از کمپانی کره ای دریافت کرده بود گفت به خوبی میتونست برق اشک رو توی چشم های مادرش و شرمندگی رو توی صورت پدرش ببینه .

کیبوم نمیدونست وقت خوبیه یا نه اما تصمیم گرفت چیزی رو که مطمئن بود جینکی به زبون نمیاره بگه .

YinDonde viven las historias. Descúbrelo ahora