جونگکوک ، تهجون ویکتوریا و تهیونگ دست های همدیگه رو گرفته بودن و منتظر بودن که ویکتوریا همشونو به سمت اقامتگاه اصلی پک منتقل کنه
بین اعضای خانواده ویکتوریا همیشه ضعیف ترین بنیه رو داشت. کریستال های کورن دخترک همیشه به رنگ خاکستری مرده ای بودن که نشون از ضعف قدرت هاشو میدادن چون اونم مثل مادرش با یک بدن ضعیف متولد شده بود
اما حالا ، حالا ویکتوریا دنت هیچ رقیبی در هفت پادشاهی و المپ نداره. دخترک به درجه ای از قدرت و اشباعی رسیده بود که هیچ آدم عاقلی نبود که به جنگ لطلبش که حتی یک عضو از خانواده کیم؛ و دلیلش جز یک راز کوچیک نیست
شاید اینطور بنظر برسه که اعضای خانواده کیم همه در یک جناح میجنگن ولی اینطور نیست
اونا تو سه تا زمین مقابل هم همیشه درحال جنگ و مشاجره ان و با این وجود هرگز بهم اسیب نمیزدن
جناح اول متعلق به کیم بزرگ، نامجون و فرزند ارشدشِ اما چون بزرگترین پسرش یک دورگه اس هیچوقت تو جهنم به رسمیت شناخته نشده
به گفته کیم بزرگ اون بهترین گذینه برای پادشاهی هفت قلمروه اما خوب اون بخاطر دورگه بودن هیچوقت شانس اثبات حرف پدرش رو نداشت و بخاطر کثیف کردن خون مقدس کلاغ ها به سرزمین انسان ها تبعید شد
به گفته بقیه اون شباهت بی اندازه ای به کیم بزرگ داره
هم از نظر چهره و هم از نظر عادات ، صحبت کردن، راه رفتن و...
اون یک کپی دقیق از پدرشدر کل اونا گروهی از اینده نگرا هستن که میخوان راز وجودشون رو به انسان ها بگن و اونارو هم تو این صلح شریک کنن چون گایا به زودی سرزمین انسان ها رو ترک میکنه و زمین اونا میمیره
پایان اونا فرا رسیده و گونه های دیگه بی تفاوت دارن از کنارش میگذرن چون هیچکس نمیخواد قاتل برادر ها و اجدادش رو از مرگی که مستحقشِ نجات بده
این عدالت اما نه وقتی صدای گریه های بچه چند ماهه ای که توی گوش ها میپیچه نه
اون موقع بی رحمی، نصل کشیجناح دیگه ویکتوریا و جونگین، تنها عمو زاده کیم ها هستن
گروهی که فکر میکینن انسان ها بهتره به حال خودشون رها بشن
اونا که چیزی جز یک مشت قاتل زنجیره ای که از کشتن گونه های دیگه لذت میبرن نیستن پس چرا باید همچین نصل کش هایی رو از مرگی که قطعا لایقش هستن نجات داد و از اونجایی که حرفشون جز حقیقت نیست هیچ مخالفی ندارن و بقیه شش قلمرو ازشون حمایت میکنن
در جناح دیگه تهیونگ، تهجون و هکتور رو داریم که همیشه بی تفاوت از کنار همچین بحث هایی میگذرن
بی توجه به فضای اطراف فقط سعی میکنن زندگی کنن و از زمانی که بهشون داده شده لذت ببرن
YOU ARE READING
KING of the sin's LAND
FanfictionBook's Complete! Summary: در دنیایی که موجودات افسانهای انسان ها را محرم اسرار خود نمیدانند؛ انسان ها بدون هیچ هنجار و خدایی زندگی میکنند. حالا موجدات افسانهای از کتاب قصه کودکان بیرون آمده و در هفت سرزمین بزرگ و پهناور، به دور از انسانها، این...