رویایی

2.1K 553 584
                                    

- سورپرایززززززز!

لوهان با دیدن نه نفری که یهویی وارد اتاق پذیرایی شدن و دست هرکدومشون یه فشفشه یا بادکنک بود از شوک سر جاش قفل شده بود و فقط با دهن نیمه باز و قیافه‌ی هول کرده بهشون نگاه میکرد.

لوهان با تعجب به سهون که کمی پشت سرش قرار داشت نگاه کرد و بعد به می‌یانگ و لیان نگاه کرد. در حالت طبیعی توقع داشت لیان و سهون درحال نقشه کشیدن برای هم با چشم و ابرو باشن اما سهون خیلی ریلکس بود و لیان هم با اینکه از قیافش مشخص بود هنوز مردده ولی وقتی با برادر بزرگترش چشم تو چشم شد لبخند زد‌.

 
لیلینگ همه‌ی آدم بزرگا رو کنار زد و از دور برای بغل کردن فرد مورد علاقش دورخیز کرد‌.

 
- اوپااااااااااا

 
لوهان روی زانوهاش نشست تا به استقبال آغوش لیلینگ بره ولی لیلینگ از کنار برادرش با سرعت برق رد شد و خودش رو تو بغل سهون پرت کرد.

 
- یاااااا دختره‌ی خیانت کار!

 
سهون لیلینگ رو با وجود اینکه چندان سبک نبود رو‌ دستاش بلند کرد.

خانم لو همونطور که خوراکی‌های جدید روی میز میچید گفت: اینا همه برنامه‌ریزی‌های بکهیونه‌. باید ازش تشکر کنی لوهان‌.

 
یهویی نگاه همه روی بکهیون نشست و بعد با سرخوشی شروع به دست زدن و جیغ و هورا کشیدن به افتخار بکهیون کردن و بکهیون به سرعت لپاش گل انداخت.

- نه... اینجوریا نیستتتت. همگی کمک کردیم! من فقط هماهنگی های اولیه رو انجام دادم.

 
بکهیون با خجالت تکذیب کرد ولی لوهان با قیافه‌ای ذوق زده و در عین حال تحت تاثیر قرار گرفته با عشق بهش خیره شد.

- بکهیوناااااااا

 
و بعد خودش رو تو بغل دوستِ دوست داشتنیش پرت کرد‌.

- از همگیتون ممنونم. چانیول شی جونگین شی از شما هم ممنونم.

 
جونگین با خوشحالی صدایی از سر ذوق دراورد و دستشو دور شونه‌‌ی کیونگسو انداخت: نگرانش نباش من فقط بخاطر خوردن کیک و دیدن کیونگسو اینجام!

سهون بخاطر گند زدن دوستش با کلافگی زد تو پیشونیش و لبخند رو لب لوهان ماسید و بعد معذب خندید: آهان... هه هه... خب خوش بگذره بهتون!

 
بعد از اون هرکس پی کاری رفت‌. لیلینگ که مداوماً درحال بلبل زبونی برای سهون بود و همه‌ی حق لوهان رو از دوست پسری که تازه باهاش آشتی کرده بود گرفته بود.

چانیول و بکهیون در حال ور رفتن با تلویزیون برای نصب فرمون ماشین بازی و پی اس فوری که چانیول آورده بودن تا بتونن گروهی بازی کنن.

من عاشق پسر شوگر ددیمم! Donde viven las historias. Descúbrelo ahora