♤ 49 ♤

317 78 40
                                    

_زین .

با عجله از ماشین پیاده شد ‌و در رو پشت سرش بست . صدای فریادش که پسر رو صدا میزد ، بلند تر از چیزی بود که بشه نادیده گرفت.

سر سنگین پسر به سمت صدای لیام چرخید ‌.

مرد با قدمهایی بلند و چهره ای که نگرانی زیادی رو منعکس می‌کرد به سمتش قدم برداشت . برای لحظه ای زین شرمنده شد . دست به دیوار داخلی پل گرفت تا از جا بلند شه ‌.

_ آخه تو اینجا چیکار میکنی زین ؟ اینجا اطراف خونه اس؟

نگاهش رو پایین انداخت . چشمهای سرخش رو از لیام مخفی کرد و اجازه داد مرد با شدت به آغوش بکشتش.

_ حالت خوبه ؟ آسیب ندیدی؟ گریه کردی ؟

از سینه لیام فاصله گرفت : حالم خوبه شلوغش نکن. بچه که نیستم.

با ناراحتی اعتراض کرد و راهش رو کج کرد تا از کنار لیام به سمت ماشین حرکت کنه ‌.

فضای گرفته ماشین ، بر خلاف همیشه که حالش رو بد میکرد بهش آرامش داد ‌.

گرمای فضای داخلی ماشین سر سنگینش رو آروم کرد ‌.

در سمت راننده باز شد و لیام پشت فرمون نشست ‌.

نگاهش هنوز روی زین بود ‌.

چیزی نگفت.

ماشین رو روشن کرد و به سمت خونه راه افتاد.

تمام مدت زین سکوت کرده بود ‌.‌اکثر مواقع سکوت میکرد . با اینحال این کلیشه ی سکوت زین،  احساس بدی رو به لیام منتقل میکرد ‌‌.

.احساس سنگینی از غم ‌ .

از اندوه .

از بغض .

دستش رو روی دنده گذاشت و به سمت بالا هل داد .

صدای تیک تیک راهنمای ماشین سکوت رو می‌شکست.

فرمون رو چرخوند و وارد کوچه شد ‌.

همچنان گوشه نگاهش روی زین بود . سرش رو به شیشه تکیه داده و چشمهاش رو بسته بود .

ماشین رو گوشه خیابون نگاهش داشت و بعد صدای ضعیف و لرزشِ روشن بودن ماشین قطع شد ‌.

زین چشم باز کرد . نفس سنگینش رو بیرون داد و صاف نشست ‌. نگاه متاسفش رو به کف خاکی ماشین دوخت : متاسفم لی ‌. من خیلی دردسرم.

_ اینطور نیست زین.

با کلافگی اعتراض کرد و نگاهش رو به مژه های زین دوخت ‌: تو برای من دردسر نیستی زین . تو برای من معنی دوست داشتنی ‌. معنی تشنگی برای پذیرفته شدن .

دستش رو روی موهای زین کشید : من عاشق تک تک ویژگی های توئم زین. عاشق لمس موهات . عاشق غد بازیات.

《deep in shadows ♤ در عمق سایه ها》Where stories live. Discover now